برابر پارسی : از برای، از روی
به دلیل
برابر پارسی : از برای، از روی
فارسی به انگلیسی
of, owing
فرهنگ فارسی ساره
از برا
پیشنهاد کاربران
به رونِ
مثال از رودکی:
خود غمِ دندان به که توانم گفتن؟
زرین گشتم به رونِ سیمینْ دندان
معادل دیگر: از برای
مثال از رودکی:
خود غمِ دندان به که توانم گفتن؟
زرین گشتم به رونِ سیمینْ دندان
معادل دیگر: از برای
به جهت
در نتیجهٔ . . . . . . . . . .
در اثر
کلمات دیگر: