کلمه جو
صفحه اصلی

باکرگی

فارسی به انگلیسی

maidenhood

virginity


فرهنگ فارسی

← دوشیزگی


فرهنگستان زبان و ادب

[مطالعات زنان] ← دوشیزگی

پیشنهاد کاربران

بکری. [ ب ِ ] ( حامص ) دوشیزگی. بکر بودن.
- بکری داشتن ؛ دوشیزگی داشتن. بکارت داشتن :
من آن زن فعلم از حیض خجالت
که بکری دارم و شویی ندارم.
خاقانی.


کلمات دیگر: