آرایه شناسی. آرایه شناسی (به فرانسوی: Taxonomie، تاکسونومی)(به انگلیسی: Taxonomy، تَکسانِمی)، کار و دانش رده بندی (دسته بندی) را گویند. ریشهٔ این واژه یونانی و برگرفته از τάξις (با تلفظ «تَکسیس» به معنی «ترتیب»، «چینش») و νόμος، (با تلفظ «نوموس» به معنی «قانون»، «علم») است.آرایه شناسی یا همان فرایند طبقه بندی از یکاهای قابل طبقه بندی ای به نام آرایه ها، یا از انواع اشیایی که متناوباً و به دنبال هم در یک سلسله مراتب ساختاری چیده شده اند تشکیل یافته است که نوعاً با زیرمجموعه ها یا زِبَرمجموعه های آن (مجموعه ای که این را در بر گرفته است) رابطه دارند و همانند رابطه پدر-فرزندی است. در یک رابطهٔ زیرمجموعه ای یا زبرمجموعه ای، زیرگروه یک شیء (چیز) مطابق با یک تعریف همانند زیرگروه آن محدودیت یکسانی دارند کما که بیشتر هم باشد. برای مثال، ماشین یک زیرمجموعه ای از وسایل نقلیه است؛ بنابراین هر ماشینی یک وسیله نقلیه است، اما هر وسیله نقلیه ای ماشین نیست؛ بنابراین، یک چیز برای اینکه ابتدا یک ماشین و سپس یک وسیله نقلیه باشد به یک سری از محدودیت ها احتیاج دارد.
کارلوس لینه
رده بندی
ژان باپتیست لامارک
طبقه بندی بیماری ها (Nosology)
هستی شناسی
تبارشناسی
طبقه بندی عملی
مسئلهٔ گونه ها (Species problem)
سامانه شناسی
در اصل واژه آرایه شناسی به طبقه بندی موجودات زنده - که امروزه آن را به «آرایه شناسی آلفا» نیز شناسند - اشاره می داشت، با این وجود، امروز این واژه به مفهوم فراختر و عمومی تری کاربرد دارد و می تواند به دسته بندی هر چیزی و نیز به اصولی که متضمن چنین دسته بندی ای می باشد، دلالت کند.تقریباً برای همهٔ موجودات جاندار، بی جان، مکان ها، فکرها، عقیده ها، وقایع، محتویات و رابطه ها و... این امکان هست که بر اساس رَویه ای آرایه شناختی طبقه بندی بشود.این واژه همچنین ممکن است به رویه های خویشاوندی ای به جز سلسله مراتب پدر-فرزندی، مانند ساختارشبکه، با نوع دیگری از رابطه ها بکار بسته شود. آرایه شناسی ممکن است شامل تک فرزند با چند تا از والدین باشد؛ برای مثال ماشین شاید با دو والدین به نظر برسد: یکی «وسیله نقلیه» و دیگری «ساختار پولادی» درهرصورت این فقط به این معنی است که ماشین یک بخش از چندین آرایه شناسی مختلف است. یک آرایه شناسی شاید همچنین یک سازمان ساده ای از انواع چیزهایی در یک گروه یا حتی یک سیاههٔ الفبایی باشد. اما اصطلاح واژگان (Vocabulary) برای چنین سیاهه ای مناسبتر است. در کاربردرایج در مدیریت دانش، آرایه شناسی ها نسبت به هستی شناسی ها که دربارهٔ گونه گونی بیشتری از انواع رابطهٔ به کار می رود، کمتر دیده می شوند.از دیدگاه ریاضی، یک آرایه شناسی سلسله مراتبی، یک ساختار درختی از دسته بندی هایی برای مجموعه ای از اشیاء داده شده است که سلسله مراتب محدود نیز نامیده می شود. در بالای (سر) این ساختار یک رده بندی منفرد وجود دارد (گره ریشه ای یا root node)، که برای همهٔ اشیاء به کار می رود.گره های زیر این ریشه بیشتر رده بندی خاصی هستند که برای زیرمجموعه های مجموعهٔ شامل تمام اشیاء رده بندی شده بکار بسته می شوند؛ بنابراین برای مثال در رَویه های معمولیِ رده بندی علمی جانداران، ریشه که اندامگان (ارگانیسم) نامیده می شود، با گره هایی (nodes) برای طبقهٔ آرایه شناختی دنبال می شود: دامنه، فرمانرو، شاخه، رده و...
یک سری بر این عقیده هستند که ذهن انسان به طور طبیعی دانش خود پیرامون جهان را به صورت چنین سامانه هایی سازمان دهی می کند. این نگر بیشتر بر معرفت شناسی امانوئل کانت استوار شده است. انسان شناس ها مشاهده کرده اند که آرایه شناسی ها معمولاً درون سامانه های اجتماعی و فرهنگی محلی جاسازی می شوند و در خدمت نقش های اجتماعی مختلفی قرار می گیرند. شاید مشهورترین و بانفوذترین مطالعهٔ «آرایه شناسی های مردمی» (Folk Taxonomies)، «شکل های ابتدایی زندگی مذهبی» اثر جامعه شناس فرانسوی امیل دورکیم باشد.
آرایه شناسی لینه ای، آشناترین این دست سامانه ها برای غیر آرایه شناسان است.در آرایه شناسی شاخه بندی، ارگانیسم ها به Cladeهایی طبقه بندی می شوند که با گروه بندی آرایه ها با استفاده از خصیصه های اشتقاقی (برگرفته)، کشف می شوند. با استفاده از Cladeها به عنوان معیارهای جداسازی، آرایه شناسی شاخه بندی، به کمک کلادوگرام ها، می تواند آرایه ها را به صورت گروه های رتبه نیافته رده بندی کند. این آرایه شناسی، منحصراً بر پایهٔ شاخه بندی (هم نیایی) است.
کارلوس لینه
رده بندی
ژان باپتیست لامارک
طبقه بندی بیماری ها (Nosology)
هستی شناسی
تبارشناسی
طبقه بندی عملی
مسئلهٔ گونه ها (Species problem)
سامانه شناسی
در اصل واژه آرایه شناسی به طبقه بندی موجودات زنده - که امروزه آن را به «آرایه شناسی آلفا» نیز شناسند - اشاره می داشت، با این وجود، امروز این واژه به مفهوم فراختر و عمومی تری کاربرد دارد و می تواند به دسته بندی هر چیزی و نیز به اصولی که متضمن چنین دسته بندی ای می باشد، دلالت کند.تقریباً برای همهٔ موجودات جاندار، بی جان، مکان ها، فکرها، عقیده ها، وقایع، محتویات و رابطه ها و... این امکان هست که بر اساس رَویه ای آرایه شناختی طبقه بندی بشود.این واژه همچنین ممکن است به رویه های خویشاوندی ای به جز سلسله مراتب پدر-فرزندی، مانند ساختارشبکه، با نوع دیگری از رابطه ها بکار بسته شود. آرایه شناسی ممکن است شامل تک فرزند با چند تا از والدین باشد؛ برای مثال ماشین شاید با دو والدین به نظر برسد: یکی «وسیله نقلیه» و دیگری «ساختار پولادی» درهرصورت این فقط به این معنی است که ماشین یک بخش از چندین آرایه شناسی مختلف است. یک آرایه شناسی شاید همچنین یک سازمان ساده ای از انواع چیزهایی در یک گروه یا حتی یک سیاههٔ الفبایی باشد. اما اصطلاح واژگان (Vocabulary) برای چنین سیاهه ای مناسبتر است. در کاربردرایج در مدیریت دانش، آرایه شناسی ها نسبت به هستی شناسی ها که دربارهٔ گونه گونی بیشتری از انواع رابطهٔ به کار می رود، کمتر دیده می شوند.از دیدگاه ریاضی، یک آرایه شناسی سلسله مراتبی، یک ساختار درختی از دسته بندی هایی برای مجموعه ای از اشیاء داده شده است که سلسله مراتب محدود نیز نامیده می شود. در بالای (سر) این ساختار یک رده بندی منفرد وجود دارد (گره ریشه ای یا root node)، که برای همهٔ اشیاء به کار می رود.گره های زیر این ریشه بیشتر رده بندی خاصی هستند که برای زیرمجموعه های مجموعهٔ شامل تمام اشیاء رده بندی شده بکار بسته می شوند؛ بنابراین برای مثال در رَویه های معمولیِ رده بندی علمی جانداران، ریشه که اندامگان (ارگانیسم) نامیده می شود، با گره هایی (nodes) برای طبقهٔ آرایه شناختی دنبال می شود: دامنه، فرمانرو، شاخه، رده و...
یک سری بر این عقیده هستند که ذهن انسان به طور طبیعی دانش خود پیرامون جهان را به صورت چنین سامانه هایی سازمان دهی می کند. این نگر بیشتر بر معرفت شناسی امانوئل کانت استوار شده است. انسان شناس ها مشاهده کرده اند که آرایه شناسی ها معمولاً درون سامانه های اجتماعی و فرهنگی محلی جاسازی می شوند و در خدمت نقش های اجتماعی مختلفی قرار می گیرند. شاید مشهورترین و بانفوذترین مطالعهٔ «آرایه شناسی های مردمی» (Folk Taxonomies)، «شکل های ابتدایی زندگی مذهبی» اثر جامعه شناس فرانسوی امیل دورکیم باشد.
آرایه شناسی لینه ای، آشناترین این دست سامانه ها برای غیر آرایه شناسان است.در آرایه شناسی شاخه بندی، ارگانیسم ها به Cladeهایی طبقه بندی می شوند که با گروه بندی آرایه ها با استفاده از خصیصه های اشتقاقی (برگرفته)، کشف می شوند. با استفاده از Cladeها به عنوان معیارهای جداسازی، آرایه شناسی شاخه بندی، به کمک کلادوگرام ها، می تواند آرایه ها را به صورت گروه های رتبه نیافته رده بندی کند. این آرایه شناسی، منحصراً بر پایهٔ شاخه بندی (هم نیایی) است.
wiki: آرایه شناسی لینه ای نامیده می شود.
در ادبیات پیشین، تا پایان قرن نوزدهم «آرایه شناسی آلفا» در مقایسه با «آرایه شناسی» به معنی متفاوتی به کار می رفت و اشاره و تأکید بیشتر روی انتخاب واژه های دقیق، گرامر و صرف درست و درجهٔ اول در بیان نتیجه ها و دست آوردهای پژوهش ها بود. ویلیام برترام توریل گیاه شناس برجستهٔ بریتانیائی در بین سال های ۱۹۳۵ و ۱۹۳۷ در یک سری از مقاله هائی که منتشر کرد در بارهٔ فلسفهٔ آرایه شناسی آلفا به عنوان یک روش انضباطی در آیندهٔ آرایه شناسی سخن گفت و در نهایت نوشت: «... و اگر برخی از ما، حتی اگر در خیال، به رسیدن به «امگا» (آخرین حرف الفبا) در آرایه شناسی می اندیشند شاید وقت آن رسیده باشد که در جادهٔ الفبای یونانی کمی پیشرفت کنیم. برخی از ما، دل خوشیم که تصور کنیم که ما هم اکنون کورکورانه در مرحلهٔ آرایه شناسی «بتا» (حرف دوم الفبا) هستیم. (که نیستیم).»
در ادبیات پیشین، تا پایان قرن نوزدهم «آرایه شناسی آلفا» در مقایسه با «آرایه شناسی» به معنی متفاوتی به کار می رفت و اشاره و تأکید بیشتر روی انتخاب واژه های دقیق، گرامر و صرف درست و درجهٔ اول در بیان نتیجه ها و دست آوردهای پژوهش ها بود. ویلیام برترام توریل گیاه شناس برجستهٔ بریتانیائی در بین سال های ۱۹۳۵ و ۱۹۳۷ در یک سری از مقاله هائی که منتشر کرد در بارهٔ فلسفهٔ آرایه شناسی آلفا به عنوان یک روش انضباطی در آیندهٔ آرایه شناسی سخن گفت و در نهایت نوشت: «... و اگر برخی از ما، حتی اگر در خیال، به رسیدن به «امگا» (آخرین حرف الفبا) در آرایه شناسی می اندیشند شاید وقت آن رسیده باشد که در جادهٔ الفبای یونانی کمی پیشرفت کنیم. برخی از ما، دل خوشیم که تصور کنیم که ما هم اکنون کورکورانه در مرحلهٔ آرایه شناسی «بتا» (حرف دوم الفبا) هستیم. (که نیستیم).»
wiki: آرایه شناسی (زیست شناسی)