پرهیزگاری
تقاه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تقاة. [ ت ُ ] (ع اِ) پرهیزگاری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی تُقَاةً: پرهیزکاری - تقیه - احتیاط و مراقب بودن
ریشه کلمه:
وقی (۲۵۸ بار)
ریشه کلمه:
وقی (۲۵۸ بار)
wikialkb: تُقَاة
کلمات دیگر: