کلمه جو
صفحه اصلی

جامه شوی

فرهنگ فارسی

گازر

لغت نامه دهخدا

جامه شوی. [ م َ / م ِ ] ( نف مرکب ) گازر. ( آنندراج ). رخت شوی. قصار. ( ناظم الاطباء ).غَسّال. ( منتهی الارب ). لباس شوینده. جامه شوینده. آنکه جامه های شوخگن شوید. آنکه بمزد جامه کسان شوید.


کلمات دیگر: