کلمه جو
صفحه اصلی

خام شو

فرهنگ فارسی

خام شوب

لغت نامه دهخدا

خام شو. ( ن مف مرکب ) خام شوب :
خام شو کن که بیابی تو ثبات از کرباس
سخن پخته پرداخته از من بشنو.
نظام قاری.


کلمات دیگر: