جامیشان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جامیشان. ( اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر و کلیائی شهرستان کرمانشاه. در 20 هزارگزی جنوب باختری سنقر و 8 هزارگزی باختر شوسه سنقر کرمانشاه واقع شده است و دامنه و سردسیر است. سکنه آن 210 تن است. آب از رودخانه تأمین میشود و محصول آن غلات ، حبوبات و توتون است. شغل اهالی زراعت ، قالیچه ، جاجیم ، پلاس بافی و راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
جامیشان . (اِخ ) دهی است از دهستان دینور بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاه که در 29 هزارگزی شمال باختری صحنه و 5 هزارگزی باختر شوسه ٔ کرمانشاه بسنقر واقع شده است . محلی کوهستانی و سردسیر است سکنه ٔ آن شیعه و زبان آنان کردی فارسی است . آب مشروب از رودخانه ٔ جامیشان بالا تأمین میشود. و محصول آنجا غلات ، چغندر، حبوبات و توتون است . شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . در دو محل بفاصله ٔ دوهزار گز بامیشان وسطی و سفلی مشهور و سکنه ٔ سفلی 110 تن است . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
جامیشان . (اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر و کلیائی شهرستان کرمانشاه . در 20 هزارگزی جنوب باختری سنقر و 8 هزارگزی باختر شوسه ٔ سنقر کرمانشاه واقع شده است و دامنه و سردسیر است . سکنه ٔ آن 210 تن است . آب از رودخانه تأمین میشود و محصول آن غلات ، حبوبات و توتون است . شغل اهالی زراعت ، قالیچه ، جاجیم ، پلاس بافی و راه آن مالرو است . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).