نام دو برادر : [ ابوعثمان سعید بن هاشم بن وعله خالدی ] و [ ابوبکر محمد بن هاشم بن وعله خالدی ] است .
خالدیان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خالدیان. [ ل ِ ] ( اِخ ) نام یکی ازطوائف قزوین بوده است. حمداﷲ مستوفی در تاریخ گزیده آرد: اصل ایشان از نسل خالدبن ولید مخزومی است و ایشان دو شعبه اند: اول شیخ نورالدین کیل جد مولانا و شیخ الاسلام سعدالدین قتلغ. خواجه از ایشان بوده و در تصوف درجه عالی داشته و شعبه دوم از زنجان آمدند از ایشان صاحب سعید خواجه صدرالدین احمد خالدی که چهار سال در ملک ایران وزارت کرد و به صدر جهان منصوب شد.( از تاریخ گزیده ص 844 ) و رجوع به از سعدی تا جامی پرفسور ادوارد براون ترجمه علی اصغر حکمت ص 115 شود.
خالدیان. [ ل ِ ] ( اِخ ) نام دو برادر: «ابوعثمان سعیدبن هاشم بن وعلة خالدی » و «ابوبکر محمدبن هاشم بن وعلة خالدی » است. رجوع به خالدی ابوعثمان سعیدبن هاشم بن وعلة شود.
خالدیان. [ ل ِ ] ( اِخ ) نام دو برادر: «ابوعثمان سعیدبن هاشم بن وعلة خالدی » و «ابوبکر محمدبن هاشم بن وعلة خالدی » است. رجوع به خالدی ابوعثمان سعیدبن هاشم بن وعلة شود.
خالدیان . [ ل ِ ] (اِخ ) نام دو برادر: «ابوعثمان سعیدبن هاشم بن وعلة خالدی » و «ابوبکر محمدبن هاشم بن وعلة خالدی » است . رجوع به خالدی ابوعثمان سعیدبن هاشم بن وعلة شود.
خالدیان . [ ل ِ ] (اِخ ) نام یکی ازطوائف قزوین بوده است . حمداﷲ مستوفی در تاریخ گزیده آرد: اصل ایشان از نسل خالدبن ولید مخزومی است و ایشان دو شعبه اند: اول شیخ نورالدین کیل جد مولانا و شیخ الاسلام سعدالدین قتلغ. خواجه از ایشان بوده و در تصوف درجه ٔ عالی داشته و شعبه ٔ دوم از زنجان آمدند از ایشان صاحب سعید خواجه صدرالدین احمد خالدی که چهار سال در ملک ایران وزارت کرد و به صدر جهان منصوب شد.(از تاریخ گزیده ص 844) و رجوع به از سعدی تا جامی پرفسور ادوارد براون ترجمه ٔ علی اصغر حکمت ص 115 شود.
کلمات دیگر: