پشمینه پوش آنکه خام پوشد مر فقر را
خام پوش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خام پوش. ( نف مرکب ) پشمینه پوش. آنکه خام پوشد مر فقر را. || صوفی به اعتبار آنکه خام پوشد :
در کنف فقر بین سوختگان خام پوش
بر شجر لا نگر مرغ دلان خوش نوا.
در کنف فقر بین سوختگان خام پوش
بر شجر لا نگر مرغ دلان خوش نوا.
خاقانی.
کلمات دیگر: