نام چاهی که افراسیاب بیژن را در آن بند کرده بود .
چاه بیجن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چاه بیجن. [ هَِ ج َ ] ( اِخ ) نام چاهی که افراسیاب بیژن را در آن بند کرده بود. ( آنندراج ). چاه ارژنگ. چاه بیژن :
این چاه بیجن است مسیحا خموش باش
چندان نشین که صبح برآید ز شام تو.
این چاه بیجن است مسیحا خموش باش
چندان نشین که صبح برآید ز شام تو.
مسیح کاشی ( از آنندراج ).
رجوع به چاه بوقیر و چاه بیژن شود.کلمات دیگر: