تهی یافتن
خالی یافتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خالی یافتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) تهی یافتن :
همی جست و روزیش خالی بیافت
بمردی بگفتار اندر شتافت.
همی جست و روزیش خالی بیافت
بمردی بگفتار اندر شتافت.
فردوسی.
|| بخلوت یافتن. تنها یافتن. اِخلاء. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( تاج المصادر بیهقی ) : پس وزیر ابوعبداﷲ مهدی را خالی بیافت ، آغالش کرد. ( مجمل التواریخ والقصص ).کلمات دیگر: