لباس یا فرش را جائی گذاشتن
جامه نهادن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جامه نهادن. [ م َ / م ِ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) لباس یا فرش را جائی گذاشتن یا گستردن. || کنایه از مردن. ( بهار عجم ) ( از ارمغان آصفی ) :
در جامه شادی شب هنگامه نگنجی
ما جامه نهادیم و تو در جامه نگنجی.
در جامه شادی شب هنگامه نگنجی
ما جامه نهادیم و تو در جامه نگنجی.
نسبتی تهانیسری ( از ارمغان آصفی ).
کلمات دیگر: