که بر آن افشان نقره یا طلا کرده باشند.
خامه ٔ افشان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خامه افشان. [ م َ / م ِ ی ِ اَ] ( اِ مرکب ) که بر آن افشان نقره یا طلا کرده باشند.( آنندراج ). قلم طلاکاری. ( ناظم الاطباء ) :
تا شد ز عرق ابروی اوخامه افشان
خون کرددلم را همه چون مامه افشان.
تا شد ز عرق ابروی اوخامه افشان
خون کرددلم را همه چون مامه افشان.
مفید ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: