کلمه جو
صفحه اصلی

بنیادگرایی اسلامی

دانشنامه عمومی

بُنیادگرایی اسلامی یا اصول گرایی اسلامی (به انگلیسی: Islamic fundamentalism) معنا و مفهوم بازگشتن به اصول و اعتقادات اصلی اسلامی را در بر دارد. تعریف دقیق این واژه بسته به منبع آن متغیر و متفاوت بوده است.بنیاد گرایی اسلامی اساساً نتیجهٔ خشونت تفکر اسلامی نیست بلکه التزام به منابع دینی بدون دستبرد، تحریف یا توجیه مبتنی بر دیدگاه شخصی است.
اسلام گرایی
،، در مفهوم فرهنگی بنیادگرایی، تعصب و تحجر و جمود است. بعضی از ماها خیال میکنند بنیادگرایی یعنی پایبندی به اصول... او که میگوید بنیادگرا یعنی متحجر یعنی متعصب، یعنی هیچی ندان، که این کلمه و این واژه در فرهنگ متفاهم غرب معنایش این است.،،

دانشنامه آزاد فارسی

بُنیادگرایی اسلامی
جنبشی مذهبی در برخی کشورهای اسلامی، با تأکید بر بازگشت به بنیادهای اولیۀ دینی به ویژه سنت دینی صدر اسلام. این تفکر از قرن ها قبل توسط برخی علمای دینی به ویژه در میان اهل سنت وجود داشته و کسانی چون ابن تیمیه در روزگار قدیم، و محمد بن عبدالوهاب در قرون اخیر از مبلغان این جریان دینی بوده و به سلفیه شهرت داشته اند. مراتب معتدل تری از این تفکر در علمای دیگری چون سید قطب، مودودی، رشیدرضا و دیگران وجود داشته که همگی با مخالفت با سنت عقلی، عرفانی و فلسفی، تأکید اصلی را بر شریعت نهادند و در میان آنان برخی راه قشری گری و تهجر و جمود را پیش گرفتند و قرائتی خشک و ظاهرگرایانه توأم با گرایش های شدید سلفی از اسلام ارائه کردند که از آن جمله می توان به وهابیون که حکومت عربستان سعودی را نیز در دست دارند، اشاره کرد. دربارۀ این که چرا در قرن حاضر جنبش های سلفی و بنیادگرایانه از گستردگی روزافزونی برخوردار شدند، تحلیل گران عقیده دارند که وجه اشتراک اغلب این جریان ها و جنبش های مشابه در زمان حاضر احساس سرخوردگی مسلمانان دربرابر غرب و استعمار نو و ازهم پاشیدن سنّت ها و ارزش های دینی و اجتماعی و به طور کلی واکنش در برابر حملات بی وقفۀ غرب است. بسیاری از مسلمانان تقلید از الگوهای غربی را عامل عقب ماندگی خود می دانند. شکست ناسیونالیسم عربی و پان عربیسم، انبوهی از روشنفکران و توده ها را به این باور رساند که باید به ریشه ها و سرچشمه های بنیادین اسلام بازگشت. جنگ شش روزۀ اعراب و اسرائیل نماد و نقطۀ عطفی در تقویت و تحکیم این باور بود. رواج و گسترش آداب دینی و رشد روحیه اسلام گرایی در میان انبوه مسلمانان نتیجۀ همین تأثیرات است. راه حلّی که دربرابر این پدیده از سوی گروه های گوناگون اتخاذ شده مختلف است. گروه هایی که امروزه به بنیادگرایی شهره اند، غالباً بازگشت به ظواهر شریعت را، آن چنان که به نظر آنان در صدر اسلام بوده است، راه حل قطعی می دانند و نسبت به میراث گرانسنگ علمی، عرفانی و فلسفی که در طول اعصار و قرون انباشته شده است، بی مهری نشان می دهند. از سوی دیگر، حوادثی چون قتل انور سادات موجب پیدایش تصویری تهدید آمیز از بنیادگرایان اسلامی شد. ظهور جنبش های بنیادگرای سنی در الجزایر (جبهۀ نجات اسلامی) و مصر (جماعة الاسلامیه)، گروه ابوسیاف در فیلیپین، رزمندگان اسلامی چچن در روسیه و سرانجام پیدایش طالبان در افغانستان و سازمان تروریستی القاعده، کشورهای غربی به ویژه امریکا را به وحشت انداخت و آن را تهدیدی جدّی علیه منافع نامشروع خود دانست. بعد از حمله به برج های دوقلو در نیویورک در ۲۰۰۱، امریکا آن را به القاعده نسبت داد و به بهانۀ مبارزه با آن، به کشور افغانستان و سپس عراق حمله کرد و جمع بیشماری از مردم این دو کشور را به خاک و خون کشید اما نه تنها در مبارزه با تروریسم توفیقی به دست نیاورد، بر گسترۀ آن در جهان بسی افزود. نباید فراموش کرد که امروزه هر حرکت و جنبشی در جهان اسلام که در جهت منافع غرب و هماهنگ با آن نیست، از سوی غرب «بنیادگرا» خوانده می شود.

نقل قول ها

بنیادگرایی اسلامی یا اصول گرایی اسلامی (به انگلیسی: Islamic fundamentalism) معنا و مفهوم بازگشتن به اصول و اعتقادات اصلی اسلامی را در بر دارد. تعریف دقیق این واژه بسته به منبع آن متغیر و متفاوت بوده است.
• «منظور از بنیادگرایی دینی، اشاره به گروه هایی است که به دلایلی، با فرآیندهای حاکم بر شرایط روز مخالفت می کنند و با ارجاع به بنیادهای اصلی دین خود، نوعی جامعهٔ ایده آل ذهنی ترسیم می کنند و وضعیت موجود را به دلیل عدم تطابق با آن جامعه ایده آل به نقد می کشند.» -> حمید احمدی
• «من تصور می کنم ظرف دهه های آینده نه تنها بنیادگرایی روبه ضعف و افول خواهد نهاد بلکه طلیعه ظهور نوعی تفکر عرفی و تأکید بر وجه معنوی و قدسی اسلام را شاهد خواهیم بود. در این فرایند ایران هم شراکت خواهد داشت و شاید این نقش را مدتی است که شروع کرده است.» -> حمید احمدی
• «در جهان عرب مفهوم «بنیادگرایی» به عنوان مترادف واژهٔ «سختگیری در دین» رواج یافته است. هنگامی که می گوییم این فرد اصولگرا است به این معنا است که او در دین سختگیر است یا در فهم دین متعصّب است. او دین را عکس آنچه در قرآن کریم است می فهمد یعنی نه تنها «آسانی» در دین نمی بیند بلکه آنرا به معنای «سختی» می فهمد و اصولگرایی یا بنیادگرایی همچنین به معنای تفسیر «حرفی» متون مقدّس و عدم فهم و تفسیر آن به صورت مَجاز است. بدین معنا که «حروف» بر «ذات معنا» و «مراد عمیق متن دینی» سیطره می یابد.» «معضلة الأصولیة الإسلامیة»، هاشم صالح، دار الطلیعة بیروت ۲۰۰۶ -> هاشم صالح
• «این در حالی است که ایمان بایستی به صورت دایمی؛ باز، سیال، آزاد و نوگرایانه باشد و سزاوار نیست که دچار جمود شود. ما در عصر علم و فلسفهٔ کنونی نمی توانیم به هر چیزی که گذشتگان، از خرافات یا معجزات مخالف با قوانین علم فیزیک یا طبیعت، ایمان داشته اند؛ ایمان بیاوریم؛ و ما نمی توانیم کتابهای مقدّس را مانند کتابهایی در علوم فیزیک، شیمی، زیست شناسی، ریاضی و … تلقی کنیم. آنها در وهلهٔ اول کتابهایی هستند در زمینهٔ هدایت روحی و اخلاقی. اما فرد بنیادگرا بر این باور است که تمام علوم جدید در آنها موجود است.» «معضلة الأصولیة الإسلامیة»، هاشم صالح، دار الطلیعة بیروت ۲۰۰۶ -> هاشم صالح
• «بنیادگرایی دشواره ای حیرت انگیز و مانعی است در جهت توسعهٔ ملت های مسلمان؛ چرا که افکار برانگیخته از آن، نظریه های علمی جدید را برنمی تابند و خود را افکاری مقدّس و خطاناپذیر و غیرقابل بررسی فرض نموده و بر جامعه تحمیل می کنند. در نتیجه انسان مسلمان خود را به طور جدی در حالت از همگسیختگی دشواری می بیند.» «معضلة الأصولیة الإسلامیة»، هاشم صالح، دار الطلیعة بیروت ۲۰۰۶ -> هاشم صالح
• «بنیادگرایان از دانش جدید فقط بعد تکنولوژی و ابزار آنرا برمی گیرند و فلسفهٔ عمومی ای را که پشت زمینهٔ آن است و یا منجر به آن شده است، رد می کنند. بهمین خاطر پاره ای از پژوهشگران آنان را به «گسست شخصیتی» متهم می نمایند.» «معضلة الأصولیة الإسلامیة»، هاشم صالح، دار الطلیعة بیروت ۲۰۰۶ -> هاشم صالح
• «بایسته است در مسیر «روشنگری دینی» حرکت نماییم؛ همچنانکه ملت های توسعه یافته چنین کرده اند و گرنه هرگز از تنگنایی که در آن گیر کرده ایم برون رفتی پیدا نخواهیم کرد؛ و همیشه پسینیان از پیشینیان استفاده می کنند و از عهد ابن خلدون بر این قانون جامعه شناختی ایرادی نیست.» «معضلة الأصولیة الإسلامیة»، هاشم صالح، دار الطلیعة بیروت ۲۰۰۶ -> هاشم صالح
• «بنیادگرایی پدیدهٔ پیچیده ای است و علل داخلی و خارجی، در آن واحد باهم در آن دخیل اند و بایسته نیست بر یکی تأکید نموده و دیگری را فروگذاریم.» «معضلة الأصولیة الإسلامیة»، هاشم صالح، دار الطلیعة بیروت ۲۰۰۶ -> هاشم صالح


کلمات دیگر: