کلمه جو
صفحه اصلی

باشگاه مبارزه

دانشنامه عمومی

باشگاه مبارزه (به انگلیسی: Fight Club) فیلمی آمریکایی، ساخته دیوید فینچر در سال ۱۹۹۹ میلادی و در ژانر درام-روانشناختی است که بر اساس رمانی با همین نام به قلم چاک پالنیک ساخته شده است. بازیگرانی همچون ادوارد نورتون، برد پیت و هلنا بونهام کارتر در فیلم نقش آفرینی کرده اند. نورتون در نقش یک انسان معمولی که از شغل دفتری معمولی خود ناراضی است ظاهر می شود. او به همراه تایلر داردن صابون سازی که نقشش را برد پیت ایفا می کند، یک «باشگاه مبارزه» را تشکیل می دهد و درگیر رابطه با او و زنی به نام مارلا سینگر که بونم کارتر نقشش را ایفا می کند، می شود.
۱۵ اکتبر ۱۹۹۹ (۱۹۹۹-10-۱۵)
لارا زیسکین یکی از تهیه کنندگان فاکس قرن بیستم به رمان پائولانیک علاقه مند شد. او جیمز اولز را برای نوشتن اقتباس سینمایی از رمان استخدام کرد. کارگردان و عوامل تولید این فیلم را با فیلم های شورش بی دلیل (۱۹۵۵) و فارغ التحصیل (۱۹۶۷) مقایسه می کنند. فینچر در نظر داشت خشونت باشگاه مبارزه را به عنوان کنایه ای به درگیری بین نسل جوان و نظام ارزش گذاری تبلیغی به کار برد. کارگردان لایه های همجنسگرایانه رمان را به فیلم اضافه کرد تا با معذب کردن تماشاگران مانع پیش بینی کردن انتهای فیلم بشود.
مدیران استودیو از فیلم راضی نبودند، آن ها سعی کردند با عوض کردن روش تبلیغی فینچر مخاطبان بیشتری جذب کنند. باشگاه مبارزه انتظارات استودیو در گیشه را برآورده نکرد و نقدهای دوگانه ای از منتقدان دریافت کرد. فیلم به عنوان یکی از پربحث ترین فیلم های سال ۱۹۹۹ ذکر شده است. با فروش دی وی دی ها فیلم به موفقیت تجاری دست پیدا کرد و بعد از آن نقدهای مثبت تری را از منتقدان دریافت کرد. باشگاه مبارزه اکنون سالهاست که در لیست ۲۵۰ فیلم برتر بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها (IMDB) با نمره ۸٫۸ در رتبه دهم قرار دارد.
در سال ۲۰۰۸ فیلم توسط مجله امپیار در مقاله ۵۰۰ فیلم برتر تاریخ سینما به عنوان دهمین فیلم برتر معرفی شد.
باشگاه مبارزه (فیلم). باشگاه مشت زنی (به انگلیسی: Fight Club) فیلمی آمریکایی، اقتباس شده از داستانی با همین نام به قلم چاک پالنیک است. این فیلم توسط دیوید فینچر کارگردانی شده و بازیگرانی همچون ادوارد نورتون، برد پیت و هلنا بونهام کارتر در آن نقش آفرینی کرده اند. نورتون در نقش یک انسان معمولی که از شغل دفتری معمولی خود ناراضی است ظاهر می شود. او به همراه تایلر داردن صابون سازی که نقشش را برد پیت ایفا می کند یک «باشگاه مبارزه» را تشکیل می دهد و درگیر رابطه با او و زنی به نام مارلا سینگر که بونم کارتر نفشش را ایفا می کند می شود.
لارا زیسکین یکی از تهیه کنندگان فاکس قرن بیستم به رمان پائولانیک علاقه مند شد. او جیمز اولز را برای نوشتن اقتباس سینمایی از رمان استخدام کرد. کارگردان و عوامل تولید این فیلم را با فیلم های شورش بی دلیل (۱۹۵۵) و فارغ التحصیل (۱۹۶۷) مقایسه می کنند. فینچر در نظر داشت خشونت باشگاه مبارزه را به عنوان کنایه ای به درگیری بین نسل جوان و نظام ارزش گذاری تبلیغی به کار برد. کارگردان لایه های همجنسگرایانه رمان را به فیلم اضافه کرد تا با معذب کردن تماشاگران مانع پیش بینی کردن انتهای فیلم بشود.
مدیران استودیو از فیلم راضی نبودند آنها سعی کردند با عوض کردن روش تبلیغی فینچر مخاطبان بیشتری جذب کنند. باشگاه مشت زنی انتظارات استودیو در گیشه را بر آورده نکرد و نقدهای دوگانه ای از منتقدان دریافت کرد. فیلم به عنوان یکی از پربحث ترین فیلم های سال ۱۹۹۹ ذکر شده است. با فروش دی وی دی ها فیلم به موفقیت تجاری دست پیدا کرد و بعد از آن نقدهای مثبت تری را از منتقدان دریافت کرد.
در سال ۲۰۰۸ فیلم توسط مجله «امپیار» در مقاله ۵۰۰ فیلم برتر تاریخ سینما به عنوان دهمین فیلم برتر معرفی شد.

نقل قول ها

باشگاه مبارزه (به انگلیسی: Fight Club) رمانی اثر نویسندهٔ آمریکایی چاک پائولانیک چاپ سال ۱۹۹۶ است. تاکنون ۴ نسخه از این رمان چاپ شده است و کارگردان معروف دیوید فینچر بر اساس آن فیلمی با همین نام در سال ۱۹۹۹ ساخته است.
• «ما بچه وسطی های تاریخیم، از بچگی تلویزیون به خورد ما داده که بالاخره یه روزی میلیونر و هنرپیشه و ستارهٔ راک میشیم؛ ولی هیچوقت نمیشیم، و ما تازه داریم اینو می فهمیم، پس سر به سرمون نذار.»• «نسلی از زنان و مردان جوان و قوی دارید که دوست دارند جانشان را فدای چیزی کنند. تبلیغات رسانه ها باعث شده این آدام ها دائم دنبال اتومبیل و لباس هایی باشند که اصلاً نیازی به آنها ندارند. چند نسل است که آدم ها شغل هایی دارند که از آن متنفرند و تنها دلیلی که ولشان نمی کنند این است که بتوانند چیزهایی بخرند که به هیچ دردشان نمی خورد.»• «ما اینجا یک جور مثلث عشقی ترتیب داده ایم. من تایلر را می خواهم، تایلر مارلا را و مارلا من را. من مارلا را نمی خواهم و تایلر هم دوست ندارد که من دوروبرش باشم. دیگر دوست ندارد. این قضیه ربطی به نقش عشق در رابطهٔ عاشقانه ندارد. بیشتر شبیه نقش مایملک در مقولهٔ مالکیت است. تایلر بدون مارلا هیچ چیز ندارد.»• «مبلمان می خری به خودت می گویی این آخرین کاناپه ای است که تا آخر عمر ممکن است لازم داشته باشی … بعد یک دست ظرف عالی بعد هم یک تختخواب ایده آل، پرده، فرش. حالا در خانهٔ خوشگلت گیر افتاده ای. چیزهایی که قبلاً صاحبشان بوده ای صاحبت شده اند.»• «فرهنگ ما همه را شبیه به هم بار آورده. دیگر هیچ کس واقعاً سفید، سیاه یا پولدار نیست. همهٔ ما خواسته های واحدی داریم. فردیت ما تبدیل به هیچ شده است.»• «چند نسل است که آدمها شغل هایی دارند که از آن متنفرند و تنها دلیلی که ولشان نمی کنند بتوانند چیزهایی بخرند که بدردشان نمی خورد.»• «آه که چقدر خوب. کلویی دو سال تمام در آغوش من گریه کرد و حالا دیگر مرده. مرده در زیر خاک، مرده در یک گلدان، یک مقبره، یک دخمه. گواهی بر این که یک روز در حال فکر کردنی و خودت را این طرف و آن طرف می کشی و روز بعد فقط یک مشت کود سردی، بوفهٔ کرم ها.»• «ضرب المثلی قدیمی می گوید همیشه کسی را می کشی که از همه بیشتر دوستش داری، خُب، اگر درست نگاه کنی از هر دو طرف صادق است.»• «وقتی یک لولهٔ تفنگ بین دندان هایت است، فقط می توانی با حروف صدادار حرف بزنی.»• «سه راه برای درست کردن ناپالم: یک، می توانید به اندازهٔ مساوی بنزین و کنسانترهٔ یخ زدهٔ آب پرتقال را باهم مخلوط کنید. دو، می توانید به اندازهٔ مساوی بنزین و کوکاکولای رژیمی را باهم مخلوط کنید. سه، آن قدر مخلوط بنزین و شن مخصوص دفع گربه ها را به هم بزنید تا غلیظ شود.»

باشگاه مبارزه (فیلم). این نوشتار یا بخش نیازمند ویکی سازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوه نامه آن را ویکی سازی کنید و در پایان این الگو را بردارید.


کلمات دیگر: