کلمه جو
صفحه اصلی

جواد مجابی

دانشنامه عمومی

جواد مجابی (به انگلیسی: Javad Mojabi)(متولد ۲۲ مهر ۱۳۱۸ در شهر قزوین) شاعر، نویسنده، منتقد ادبی و هنرهای تجسمی، نقاش، طنزپرداز و روزنامه نگار ایرانی است. از او آثار متعددی به چاپ رسیده است. همچنین برای مدت کوتاهی سردبیر مجله ادبی دنیای سخن بود.
من هر روز چند ساعتی را برای شعر نوشتن وقت می گذارم و در مدت نوشتن بارها کلمات را بالا پایین می کنم تا آنچه در ذهنم است شکل بگیرد و شعرها موسیقی بیرونی و درونی خود را بیابند. برای مثال اگر امروز چهار شعر بنویسم تمام تلاشم این است که با تغییرات موجود شعرها دارای یک ساختار مشخص باشند. همچنین من شعرها را چند ماه بعد دوباره مورد بازبینی قرار می دهم تا تغییرات مورد نیاز انجام شود. بعد از آن در زمان انتشار نیز مجدداً بررسی می کنم؛ یعنی ویراست نهایی نمونه چاپی کتاب را نیز مورد بررسی قرار می دهم تا ایرادی وجود نداشته باشد.
«به اعتقاد من انسان همواره باید علیه هر چیزی، حتی خودش طغیان کند. این فکر انسان را نجات می دهد. هنرمندی که طغیان نگر نباشد و دائماً از خودش تعریف کند از خودش جا می ماند.»
وی شاعر، نقاش، محقق ادبی-هنری، روزنامه نگار، طنزپرداز و داستان نویس است و بهتر است گفته شود وی یکی از شناخته شده ترین روشنفکران و هنرمندان معاصر ایران است که نامش همیشه در میان بزرگان آمده است. از او تا به حال ده ها کتاب تأثیرگذار و پرطرفدار در زمینهٔ داستان منتشر شده است و عموماً کتاب های او با اقبال خوبی از سمت خوانندگان، علی الخصوص خوانندگان حرفه ای، مواجه می شود. مجابی بارها از سوی مجامع اروپایی و آمریکایی برای سخنرانی دربارهٔ هنر و ادبیات ایران دعوت شده است و یکی از نمایندگان شاخص ادبیات معاصر ایران محسوب می شود.
جواد مجابی از کودکی و نوجوانی به همراه برادرش حسین نقاشی می کشید و هنوز هم در خلوت خود نقاشی می کند. او هر چند خود را نقاش نمی داند، اما به عنوان یکی از چهره های شاخص و پیشگام در حوزه نقد نقاشی و هنرهای تجسمی شناخته شده است.
اوایل دههٔ چهل لیسانس حقوق و دکتری اقتصاد را از دانشگاه تهران گرفت. کارمند دادگستری و بعد کارشناس فرهنگی وزارت فرهنگ و هنر بود. هم زمان روزنامه نگاری حرفه ای را در فاصلهٔ بین سال های ۱۳۴۷–۱۳۵۸ در روزنامهٔ اطلاعات با عنوان دبیر فرهنگی روزنامه ادامه داد. بعدها با مجلات ادبی ایران از جمله فردوسی، جهان نو، خوشه، آدینه و دنیای سخن همکاری داشت که مدتی نیز سردبیری مجلهٔ اخیر را به عهده داشت.۴۰ سال از فعالیت ادبی او می گذرد که ۲۰ سال اخیر را به طور حرفه ای و فارغ از دغدغه های شغلی، صرف نوشتن رمان و شعرها و تحقیقاتش کرده است. نوشته های او بیش از هفتاد اثر چاپ شده است که عمدتاً شامل هشت مجموعه شعر، چهار مجموعه داستان کوتاه، نه رمان، چندین نمایش نامه و فیلم نامه و داستان کودکان و آثار طنز و طرح های هجایی و چند مجموعه مقالات و چند شناخت نامهٔ ادبی دربارهٔ نویسندگان و شاعران ایران است. علاوه بر انتشار شعرها و رمان ها و داستان ها، کار عمدهٔ او در این سال ها، تحقیق دربارهٔ نوپردازان هنرهای تجسمی ایران است که بالغ بر شش جلد می شود، که تاریخ تحلیلی زندگی و آثار نقاشان و مجسمه سازان پنجاه سال اخیر است. همچنین پژوهش مفصلی در زمینهٔ تاریخ طنز در متون ادبی ایران را ادامه می دهد که سیر شوخی های ادبی را در کتاب های نظم و نثر ایران طی هزار و اندی سال بر پایهٔ تحولات اجتماعی ترسیم می کند.او همسر و دو فرزند دارد و اکنون در کوی نویسندگان زندگی می کند و اوقاتِ به خواندن و نوشتن می گذرد. به عنوان طنز پرداز مدرن شهرت دارد و طنز را در شکل های مختلف کلامی و تصویری تجربه کرده است. نقاشی مدرن را به تفنن تجربه و چند نمایشگاه از کارهای خود عرضه کرده است.

نقل قول ها

جواد مُجابی (۱۳۱۸ / ۱۹۳۹م) شاعر، نویسنده، پژوهشگر، ناقد ادبی و هنری ایرانی.
• «اینکه مسوولان به هنرمندان بی توجه باشد امری بدیهی است ولی این مردم هستند که باید از نظر معنوی مراقب هنرمندان باشند.»• «بی تردید ممیزی اثر نامطلوبی در روحیه نویسنده و مترجم دارد و باعث می شود تا روند فعالیت او به تعویق بیفتد..»• «برخی معتقدند با توجه به این که در دنیایی زندگی می کنیم که همه چیز به سمت شتاب زدگی و اجمال پیش می رود، آثار مطول دیگر به آن شکلی که باید خواننده ندارند اما من این مسئله را قبول ندارم. زیرا فکر می کنم مخاطبی که به کتاب علاقه مند است انواع کتاب ها را می خواند، چه بسا در شرایط کنونی هم چنان مجموعه ارزشمند «کلیدر» یا همین طور آثاری شبیه به آن در وادی تألیف و ترجمه بارها تجدید چاپ شده و از سوی مخاطبان با اقبال مواجه شده است.»• «آنچه می تواند مخاطب را جذب خواندن یک کتاب کند کم برگ بودن یا مطول بودن آن نیست بلکه این محتوای کتاب است که می تواند تعیین کننده میزان استقبال مخاطب باشد.»• «آزادی یکی از زیباترین کلمات است و این فقط آزادی سیاسی نیست بلکه همان آزادی از اسارتِ نادانی است.»• «جوانی تمامی حالاتی است که عمری آنها را در شعرها و مقالاتم ستوده ام: شوروهیجان، عصیان، آزادگی، رؤیاپردازی، حتی لاابالیگری. آناتی ست که آن را زیسته ام در عشق، در مرگ و مبارزه و خنده و اشک. جوان ها جسم جهان اند، عضلات پرتوان آن، دست اقتدار و پای حرکت و چشم بیدار و مغز جست وجوگر زمان و بیشتر از همه قلبی که از عشق آسمان را به زیر می کشد، امیدوارانه به زیروزبرکردن جهان می اندیشد و به هنگام نومیدی در اشک و اندوه غرقه می گردد، می ایستد به بویه ای، می افتد؛ اما از پویه نمی افتد. دیده ای که دنیا را ساخته اند و در ویران کردنشان هم نوعی ساختن را ببین! جوانی اوج طراوت زندگی است.»• «در حق جوان ها گاه اشتباه می کنیم داوری ها و برداشت های نظری ما می تواند مایه عبرت و شرمساری باشد. درست سال هایی که می پنداشتیم و می پنداشتند جوان های ما غرق عشرت روزانه و نفع مادی و انزواء و خودنگری هستند، میدان های انقلاب ما از این جوانان پر شد که برای استقلال و آزادی گروهاگروه جان فدا کردند. به هنگام حمله دشمن به کشورمان، اجساد خون فشان همین جوانان وجب به وجب این خاک اهورایی را در حماسه پوشاند.»

پیشنهاد کاربران

جواد مجابی متولد ماه مهر ۱۳۱۸ در شهر قزوین شاعر, نویسنده, نقاش[نیازمند منبع]، طنزپرداز و روزنامه نگار ایرانی است. از او آثار متعددی به چاپ رسیده است. همچنین برای مدت کوتاهی سردبیر مجله ادبی دنیای سخن بود. [نیازمند منبع]
محتویات
توضیح
وی شاعر، نقاش[نیازمند منبع]، محقق ادبی - هنری، روزنامه نگار، طنز پرداز و داستان نویس است و بهتر است گفت یکی از شناخته شده ترین روشنفکران و هنرمندان معاصر که نامش همیشه در میان بزرگان آمده. [نیازمند منبع] از او تا به حال ده ها کتاب تأثیرگذار و پرطرفدار در زمینهٔ داستان منتشر شده است و عموماً کتاب های او با اقبال خوبی از سمت خوانندگان، علی الخصوص خوانندگان حرفه ای، مواجه می شود. مجابی بارها از سوی مجامع اروپایی و آمریکایی برای سخنرانی دربارهٔ هنر و ادبیات ایران دعوت شده است و یکی از نمایندگان شاخص ادبیات معاصر ایران محسوب می شود. [نیازمند منبع]
زندگینامه
اوایل دههٔ چهل لیسانس حقوق و دکترای اقتصاد را از دانشگاه تهران گرفت. [نیازمند منبع] ۱۹ سال کارمند دادگستری و بعد کارشناس فرهنگی وزارت فرهنگ و هنر بود. هم زمان روزنامه نگاری حرفه ای را در فاصلهٔ بین سال های ۱۳۴۷ - ۱۳۵۸ در روزنامهٔ اطلاعات با عنوان دبیر فرهنگی روزنامه ادامه داد. بعدها با مجلات ادبی ایران از جمله فردوسی، جهان نو، خوشه، آدینه و دنیای سخن همکاری داشت که مدتی نیز سردبیری مجلهٔ اخیر را به عهده داشت. [نیازمند منبع] در اواخر سال ۵۷ به اتفاق جمعی از همکاران مطبوعاتی اش در کیهان و آیندگان همچون عمید نائینی، مهدی سحابی، فیروز گوران، سیروس علی نژاد و محمد قائد تصمیم به بنیاد کانون مستقل روزنامه نگاران گرفتند اما با حوادث سال ۵۸ این پروژه منتفی گردید[۱]
۴۰ سال از فعالیت ادبی او می گذرد که ۲۰ سال اخیر را به طور حرفه ای و فارغ از دغدغه های شغلی، صرف نوشتن رمان و شعرها و تحقیقاتش کرده است. نوشته های او بیش از پنجاه اثر چاپ شده است که عمدتاً شامل هشت مجموعه شعر، چهار مجموعه داستان کوتاه، نه رمان، چندین نمایش نامه و فیلم نامه و داستان کودکان وآثار طنز و طرح های هجایی و چند مجموعه مقالات و چند شناخت نامهٔ ادبی دربارهٔ نویسندگان و شاعران ایران است. علاوه بر انتشار شعرها و رمان ها و داستان ها، کار عمدهٔ او در این سال ها، تحقیق دربارهٔ نوپردازان هنرهای تجسمی ایران است که بالغ بر شش جلد می شود، که تاریخ تحلیلی زندگی و آثار نقاشان و مجسمه سازان پنجاه سال اخیر است. همچنین پژوهش مفصلی در زمینهٔ تاریخ طنز در متون ادبی ایران را ادامه می دهد که سیر شوخی های ادبی را در کتاب های نظم و نثر ایران طی هزار و اندی سال بر پایهٔ تحولات اجتماعی ترسیم می کند. او همسر و دو فرزند دارد و در کوی نویسندگان زندگی می کند[نیازمند منبع] و اوقاتِ به خواندن و نوشتن می گذرد. به عنوان طنز پرداز مدرن شهرت دارد و طنز را در شکل های مختلف کلامی و تصویری تجربه کرده است. نقاشی مدرن را به تفنن تجربه و چند نمایشگاه از کارهای خود عرضه کرده است.
کتاب شناسی
شعر
فصلی برای تو ( دی ماه ۴۴ )
زوبینی برقلب پاییز ( ۴۹ )
پرواز در مه ( ۵۶ )
بر بام بم ( ۷۱ )
سفرهای ملاح رویا ( ۷۲ )
پوپکانه ( ۷۴ )
شعرهای من و پوپک ( بهار ۷۹ )
دری به شاد خویی ( دی ۷۹ )
سفرهای ملاح رویا ( ۵ کتاب ) ( ۸۱ )
سال های شاعرانه ( ۳ کتاب ) ( ۸۲ )
شعر بلند تامل ( ۴ کتاب ) ( ۸۲ )
طنز
یادداشت های آدم پرمدعا ( آذر ۴۹ )
آقای ذوزنقه ( آذر ۵۹ )
یادداشت های بدون تاریخ ( فروردین ۵۸ )
نیشخند ایرانی ( ۴ کتاب ) ( ۸۲ )
پژوهش ها
شباهت های ناگزیر ( ۵۱ )
فلزکاری در ایران ( آماده چاپ )
طنز ادبی ایران ( زیر چاپ )
متن پیشگامان نقاشی نوین ایران ( ۷۹ )
بعلاوه شش جلد دیگر این تاریخ تحلیلی ( آماده چاپ )
مقدمه نقاشی های حجت الله شکیبا ( ۷۱ )
مقدمه یادسبز ( حاجی زاده ) ( ۷۱ )
مقدمه ایران سرزمین مهر ( ۷۳ )
مقدمه نقاشی علی اکبر صادقی ( ۷۷ )
مقدمه نقاشی پروانه اعتمادی ( ۷۷ )
مقدمه نقاشی علیرضا اسپهبد ( ۷۷ )
مقدمه شیرزن ها و خورشید خانم ژازه ( ۷۸ )
مقدمه مینیاتورهای سیاه ( آماده چاپ )
مقدمه آثار پرویز تناولی ( ۷۸ )
مقدمه آثار ژازه طباطبایی ( ۸۲ )
مقدمه آثار پرویز کلانتری ( آماده چاپ )
مقدمه آثار علی اکبر صفائیان ( زیر چاپ )
تدوین کتاب بهجت صدر ( زیر چاپ )
داستان کودکان
پسرک چشم آبی ( اسفند ۵۱ )
سیبو و سار کوچولو ( ۵۵ )
پنیر بالای درخت ( بهار ۵۷ )
پنج داستان کودکان ( آماده چاپ )
صفحه و کاست
نوار صدا و صفحه پسرک چشم آبی ( ۵۶ )
نوار شعر بر بام بم ( ۷۲ )
نوار شعر با موسیقی بیان و صدای ساکو ( منتظر مجوز )
داستان کوتاه
من و ایوب و غروب ( ۵۱ )
کتیبه ( ۵۶ )
دیوساران ( تیر ۵۹ )
از دل به کاغذ ( تابستان ۶۹ )
قصهٔ روشن ( ۸۰ )
کتیبه و ایوب ( ۱۳۸۴ ) ( کاروان ( انتشارات ) )
رمان
شهر بندان ( ۶۶ )
شب ملخ ( ۶۹ )
مومیایی ( ۷۲ )
فردوس مشرقی ( ۷۲ )
عبور از باغ قرمز ( ۷۲ )
عبور از باغ قرمز ( ۷۷ )
ج ( ۷۷ )
برج های خاموش ( ۷۸ )
لطفاً درب را ببندید ( ۷۹ )
باغ گمشده ( ۸۱ )
یکی و آن دیگری ( آماده چاپ )
نمایش نامه
شبح سدوم ( بهار ۵۷ )
روزگار عقل سرخ ( ۷۸ )
چند نمایش نامه ( آماده چاپ )
فیلم نامه
دیوانگان بر ساحل/ مهمان کش/ جنایت پنهان ( آماده )
سفرنامه
ای قوم به حج رفته ( آبان ۵۹ )
شناخت نامه و مجموعه مقالات
شناخت نامه احمد شاملو ( ۷۷ )
شناخت نامه ساعدی ( ۷۸ )
سخن در حلقهٔ زنجیر ( ۵۷ )
سایه دست ( تابستان ۷۸ )
آینه بامداد ( بهار ۸۰ )
پانویس
↑ مجابی، جواد، مصاحبه با روزنامه فرهیختگان، ۲۴ آبان ۱۳۸۸
http://www. kargozaaran. com/ShowNews. . . .


کلمات دیگر: