کلمه جو
صفحه اصلی

تری ایگلتون

دانشنامه عمومی

تری ایگلتون (به انگلیسی: Terry Eagleton) (زاده ۲۲ فوریه ۱۹۴۳) نظریه پرداز ادبی بریتانیایی است. بسیاری او را تأثیرگذارترین منتقد ادبی زندهٔ بریتانیا می دانند.او با تکیه بر نظریه های مارکسیست های اروپایی از جمله والتر بنیامین، لویی آلتوسر و پیر ماشری، مخاطبان فراوانی یافت و با پیروی از افکار این نظریه پردازان از شیوه ای ماتریالیستی برای مطالعه ادبیات بهره برد. این شیوه او در نوشته هایش در مورد ساموئل ریچاردسون و خواهران برونته نمود دارد. پافشاری ایگلتون بر پیچیدگی و سودمندی مقولات سنتی و هنجاری نظیر ایدئولوژی، زیبایی شناسی و نقد فرهنگی به طور کلی مؤثر بوده است. قرائت دوباره او از این مقوله ها بیش از هر چیز در اشتیاق وی برای برانگیختن بحث های انتقادی در زمینهٔ فرهنگ معاصر ریشه دارد و این انتقادی است به دور از آنچه که در نسبیت فرهنگی و بی تفاوتی سیاسی پست مدرنیسم می داند.ایگلتون مقاله های بسیاری دربارهٔ آرتور شوپنهاور، کارل مارکس، لودویگ ویتگنشتاین، والتر بنیامین، ژاک دریدا، ریموند ویلیامز و... دارد.کارل مارکس، F. R. Leavis، لوئی آلتوسر، Herbert McCabe

نقل قول ها

تری ایگلتون (به انگلیسی: Terry Eagleton) (زادهٔ ۲۲ فوریه ۱۹۴۳) نظریه پرداز ادبی بریتانیایی است. بسیاری او را تأثیرگذارترین منتقد ادبی زندهٔ بریتانیا می دانند.
• «دانشگاه ها امروزه اکثراً در دستان تکنوکرات هایی هستند که ارزش ها برای شان بیش از هر چیز جنبه مالی دارد. پرولتاریای فکری جدید آکادمیک امروز با این سنجیده می شوند که سخنرانی های شان دربارهٔ افلاطون یا کپرنیک تا چه حد اقتصاد را تقویت می کند: در حالی که فارغ التحصیلان بیکار، نوعی از تحصیلکردگان لمپن را شکل می دهند. دانشجویانی که درحال حاضر باید سالانه شهریه بپردازند، بدون شک بزودی درخواهند یافت که استادان شان نیز باید مانند آنها شهریه بپردازند، البته با جرقه های فکری شان.» -> «فارغ التحصیلان بیکار، تحصیلکردگان لمپن»
• «یکی از دانشگاه های بریتانیایی اخیراً هنگام انتقال اعضای هیئت علمی اش به ساختمان جدید حکمی صادر کرده است که به شدت امکان نگه داشتن کتاب در دفترهای بسیار کوچک شان را کاهش می دهد. رؤیای روسای بی مغز دانشگاه های ما محیطی بدون کتاب و کاغذ است: زیرا کتاب و کاغذ را چیزهایی شلخته و به هم ریخته می دانند که با زمین بایر و درخشان نوسرمایه داری که در آن فقط ماشین ها، بروکرات ها و نیروهای امنیتی وجود دارند، ناسازگار است. از آنجا که دانشجویان نیز چیزهایی به هم ریخته و شلخته اند، ایده آل این است که محوطه دانشگاه جایی باشد که در آن چنین موجودات اسباب زحمتی نیز در دیدرس نباشند. مرگ علوم انسانی چیزی است که اکنون در دیدرس ما است.» -> «فارغ التحصیلان بیکار، تحصیلکردگان لمپن»
• «بنیادگرایی اعتقاد آنانی است که احساس می کنند مدرنیته آنها را به حال خود رها و به آنان توهین کرده است.» -> «فارغ التحصیلان بیکار، تحصیلکردگان لمپن»


کلمات دیگر: