کلمه جو
صفحه اصلی

پیروز مجتهدزاده

دانشنامه عمومی

پیروز مجتهدزاده، (زادروز: ۲۰ بهمن ۱۳۲۴ خورشیدی در شهرستان نور) مورخ و ایران شناس، محقق و کارشناس مسائل و مطالعات سیاسی اهل ایران است. او استاد جغرافیای سیاسی و مسائل ژئوپولیتیک در دانشگاه های تهران است. در سال ۲۰۱۳ دپارتمان جغرافیایی دانشگاه جورج واشینگتن در خبرنامه خود از وی به عنوان تاریخدان و متخصص بین المللی تمجید نمود.
پژوهشگر گروه جغرافیای دانشگاه تهران - ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۲
استاد مدعو دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران - ۱۳۷۸ تاکنون
استاد مدعو، دانشکده حقوق دانشگاه تهران – ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹
استاد جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک – دانشگاه تربیت مدرس – ۱۳۷۹ تاکنون
عضو هیئت علمی– دانشگاه تربیت مدرس – ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۱.
استاد مدعو – دانشگاه شهید بهشتی – ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱.
استاد مدعو – دانشگاه علوم و تحقیقات آزاد اسلامی – ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۳
استاد مدعو در دانشگاه های آزاد اسلامی - واحدهای علوم و تحقیقات و تهران جنوب - از سال ۱۳۹۰ تاکنون
تدریس به جای استادان و مدرسین در گروه جغرافیای دانشگاه لندن - از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۴
مشاور مؤسسه پژوهشی مرزهای بین المللی لندن =International Boundaries Consultants - MENAS ASSOCIATION - از سال ۱۹۸۴ تا ۲۰۰۲.
پیروز مجتهدزاده در سال ۱۳۲۴ خورشیدی در شهرستان نور زاده شد، وی تحصیلات ابتدایی را از مدرسهٔ داریوش در زادگاهش شروع کرد. مدرسه ای که پدرش آن را افتتاح کرد و مدیر آن بود. پدرش تحصیل کرده مدرسه سپهسالار تهران در زمان مشروطیت بود.
پیروز مجتهدزاده تا کلاس یازده در نور ماند و چون آن جا مقطع دیپلم نداشت، با مساعدت پدر و به همراه برادرش در سال ۱۳۴۳ راهی تهران شد و در سال ۱۳۴۴ در مدرسه پهلوی پیشین واقع در خیابان ری در رشته ادبی دیپلم گرفت. مجتهدزاده در سال ۱۳۵۰ از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و سپس با درجه ستوان دوم وظیفه در نیروی زمینی ارتش ایران از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲ خدمت سربازی را گذراند.
International Boundaries Consultants - از سال ۱۹۸۴ تا کنون.

نقل قول ها

پیروز مجتهدزاده (۱۳۲۴ / ۱۹۴۶م) جغرافیدان، محقق و کارشناس مسائل سیاسی اهل ایران.
• «حقیقت در زبان عامیانه فارسی این است که پسوند ستان - چنان که جلوتر توضیح داده شد٬- به معنی محل یا مکان است و گاه به گونه کنایه و برای نشان دادن نخوت نسبت به محلها یا مکان هایی به کار گرفته می شود که به گونه ای چشمگیر به اختیار گروه ویژه ای از مردمان قرار گرفته باشد. حتی در گفتگوهای روزمره، گاه پیش می آید که مردم ما، در حالتی نخوت آلوده، رستورانی را که برای مثال، تصادفاً در آن واحد از شمار زیادی عرب پذیرایی کند، عربستان می خوانند. شاهان واپسین قاجار که به کبر و نخوت شهره بودند، تنها به این دلیل عربستان خواندن خوزستان را آغاز کردند که آن استان از کشور را، به خاطر حضور جمعیت عرب زبانش، سرکوفت داده باشند.»• «امیرکبیر یکی از مشکل دارترین نخست وزیران ایران بود. او تنها نخست وزیر قاجار است که به انگلیس مجوز داد تا گستردن بساط استعمار در جنوب خلیج فارس را ادامه داد، ولی در این تاریخ دویست ساله قهرمان مبارزه با انگلیس معرفی می شود. در حالی که حاج میرزا آغاسی که به گسترش استعمار بریتانیا در خلیج فارس اعتراض کرد، به دستور انگلیس «دیوانه» و «احمق» معرفی می شود و میرزا آقا خان نوری که سر قضیه هرات و خلیج فارس با عوامل بریتانیا جنگید و هرات و بندرعباس را بازگرداند و دشمنی های ویژه انگلیس را برای خود خرید، «خائن» و «عامل» بریتانیا قلمداد می شود. یعنی برای درک حقایق تاریخی دویست ساله اخیر باید بیشتر تاریخ نوشته این دوره را وارونه خواند. حال، آیا فکر می کنید که می توان انتظار داشت که از تاریخ دویست ساله وارونه شده یک فرهنگ سیاسی درست حاصل آید؟ این است که خانه را از پایبست ویران می بینم و امید اندکی نسبت به آینده دارم و به این نتیجه رسیدم که برای نجات از اوضاع کنونی باید فرهنگ سازی شود و این کار میسر نیست مگر آنکه نظام آموزشی کشور که هم اکنون در دایره «حفظ کن»، «امتحان بده»، و «فراموش کن» اسیر است، از بنیاد اصلاح شده و تبدیل شود به یک سیستم پژوهش محور با خلاقیت فکری و اندیشه.»• «ترافیک ما را نگاه کنید، ترافیک ما به نظرم بی ارتباط با فرهنگ ما نیست. اگر همان طور که بسیاری از دوستان و همکاران من دغدغه دارند که این مورد را اصلاح کنیم راه اصلاحش این است که ۱- بپذیریم مشکل داریم. ۲- آن مشکلات را بی تعارف بفهمیم و حلاجی کنیم و ۳- شروع به اقدام درجهت بهبود آن کنیم و هرکسی باید از خودش شروع کند تا در جمع بتوانیم وضع موجود را ترمیم کنیم.»


کلمات دیگر: