مترادف مالیخولیایی : سودازده، سودایی، وسواسی، مبتلا به مالیخولیا
مالیخولیایی
مترادف مالیخولیایی : سودازده، سودایی، وسواسی، مبتلا به مالیخولیا
فارسی به انگلیسی
melancholic, melancholiac
melancholic
فارسی به عربی
سوداوی , وسواسی
مترادف و متضاد
سودازده، سودایی، وسواسی، مبتلا به مالیخولیا
خیالی، سودایی، افسرده، مالیخولیایی
تندخو، مالیخولیایی، اتش مزاج
خیالی، تندخو، مالیخولیایی، اتش مزاج، طحالی
غمگین، مالیخولیایی
فرهنگ فارسی
← سودازده
( صفت ) ۱- منسوب به مالیخولیا : مزاج مالیخولیایی . ۲- کسی که مبتلی به مالیخولیاوخبط دماغ است . یا مزاج مالیخولیایی . مزاج سواوی .
وابسته به یا دچار مالیخولیا، روان فسرده، سودایی مزاج
لغت نامه دهخدا
مالیخولیایی. ( ص نسبی ) منسوب به مالیخولیا.
- مزاج مالیخولیایی ؛( در پزشکی قدیم ) مزاج سوداوی. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به سوداوی شود.
|| کسی که مبتلی به مالیخولیا و خبط دماغ است. ( فرهنگ فارسی معین ).
- مزاج مالیخولیایی ؛( در پزشکی قدیم ) مزاج سوداوی. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به سوداوی شود.
|| کسی که مبتلی به مالیخولیا و خبط دماغ است. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ عمید
مبتلا به مالیخولیا.
فرهنگستان زبان و ادب
[روان شناسی] ← سودازده
کلمات دیگر: