کلمه جو
صفحه اصلی

نامزد شدن

فارسی به انگلیسی

betroth

مترادف و متضاد

put forward (فعل)
طرح کردن، نامزد شدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - نام برده شدن.۲ - تعیین شدن شخص بشغلی منصوب گشتن :[ بعد از آن ولایت قسمت کردندوازمقدمان هریک طرفی نامزدشدند.] ۳ - تعیین شدن شغل شخص ومحلی برای کسی :[ اشارت فرمودکه هریک بولایتی که نامزدایشان شده بازگردند ] ۴ - درنظر گرفته شدن برای همسری .

پیشنهاد کاربران

engage


کلمات دیگر: