ناشی شدن از
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
ایراد
مترادف و متضاد
پیش رفتن، حرکت کردن، ناشی شدن از، رهسپار شدن، اقدام کردن، پرداختن به
طلوع کردن، خاستن، طالع شدن، برخاستن، بلند شدن، برامدن، بالا رفتن، صعود کردن، ترقی کردن، ناشی شدن از، طغیان کردن، بالا آمدن، از خواب برخاستن، سربالا رفتن
مشتق شدن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، مشتق کردن، منتج کردن، ناشی شدن از
پیشنهاد کاربران
stem from something=to develop as a result of something else
spring from something
کلمات دیگر: