کلمه جو
صفحه اصلی

ناپدیدی

فارسی به انگلیسی

evanescence

فارسی به عربی

اختفاء

مترادف و متضاد

fadeaway (اسم)
غیبت، زوال، ناپدیدی

disappearance (اسم)
ناپدیدی

invisibility (اسم)
ناپدیدی

evanescence (اسم)
ناپدیدی، امحاء، ناپایداری، محو تدریجی، فقدان تدریجی، غیب زدگی، زوال تدریجی

فرهنگ فارسی

نامشهودبودن نامرئی بودن : ای باغ ارم به بی کلیدی فردوس فلک به ناپدیدی . ( نظامی . )

لغت نامه دهخدا

ناپدیدی. [ پ َ ] ( حامص مرکب ) غیبت. ( مهذب الاسماء ). نامشهود بودن. نامرئی بودن :
ای باغ ارم به بی کلیدی
فردوس فلک به ناپدیدی.
نظامی.


کلمات دیگر: