ناپسری
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
ابن الزوجة
مترادف و متضاد
فرزند خوانده، ناپسری، پسر زن، پسر شوهر
داماد، ناپسری
فرهنگ فارسی
پسراندر، پسراز نی که ازشوهردیگری است
( صفت و اسم ) ۱ - پسرزن پسراندر. ۲ - پسرشوهر پسراندر
( صفت و اسم ) ۱ - پسرزن پسراندر. ۲ - پسرشوهر پسراندر
لغت نامه دهخدا
ناپسری. [ پ ِ س َ ] ( اِ مرکب ) پسر زن. پسر شوهر. پُسَندر. ربیب. در کرمان : پیرزاده ، در گناباد: پیش زاد، در کرمانشاه : اَن َ زاده گویند.
فرهنگ عمید
پسری که از زن یا شوهر دیگر باشد، پسراندر.
واژه نامه بختیاریکا
نا کُری
پیشنهاد کاربران
ناپسری : پسر اندر
دکتر کزازی واژه ی " پسراندر" را در نوشته های خود به جای " ناپسری" بکار برده است.
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۴۷.
دکتر کزازی واژه ی " پسراندر" را در نوشته های خود به جای " ناپسری" بکار برده است.
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۴۷.
پسراندر. . . . .
کلمات دیگر: