کلمه جو
صفحه اصلی

ناشناخته


مترادف ناشناخته : غریب، گمنام، مجهول، مجهول الهویه، ناشناس، نامعلوم

متضاد ناشناخته : شناخته

فارسی به انگلیسی

faceless, nameless, obscure, uncharted, undetected, unfamiliar, unheard-of, unidentified, unknown, unsung, indefinite

faceless, nameless, obscure, uncharted, undetected, unfamiliar, unheard-of, unidentified, unknown, unsung


فارسی به عربی

غریب , مجهول

مترادف و متضاد

pathless (صفت)
بی راه، ناشناخته، بدون جاده

unfamiliar (صفت)
بیگانه، ناشناس، نا شناخت، ناشناخته، نااشنا

unknown (صفت)
نامعلوم، ناشناس، گمنام، مجهول، ناشناخته، بی شهرت

غریب، گمنام، مجهول، مجهول‌الهویه، ناشناس، نامعلوم ≠ شناخته


فرهنگ فارسی

۱- (صفت ) نامعلوم مجهول :[ باید که هر چیزی که ناشناخته بود و خواهی که شناخته کنی بچیزی کنی که از وی شناخته تر بود.] ۲ - ناشناس بیگانه غریب .۳ - بناشناس متنکروار:[ ناشناخته وارد انجمن شد.]

فرهنگ معین

(ش تِ )(ص مف . ) نامعلوم ، مجهول .

لغت نامه دهخدا

ناشناخته.[ ش ِ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) ناشناخت. مجهول. نکره. غیرمعلوم. ( از ناظم الاطباء ). || ناشناس. غریب. بیگانه. که شناخته و معروف و آشنا نیست : با ناشناخته هم سفر مباش. ( خواجه عبداﷲ انصاری ). || ( ق مرکب ) بناشناس. متنکروار. متنکراً.

دانشنامه عمومی

ناشناخته (ابهام زدایی). ناشناخته ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
ناشناخته (تکن)
ناشناخته (جاندار)
ناشناخته (فیلم ۱۹۲۷)

جدول کلمات

مجهول

پیشنهاد کاربران

نکره


کلمات دیگر: