کلمه جو
صفحه اصلی

نازک شدن

فارسی به انگلیسی

thin

فارسی به عربی

رقیق

مترادف و متضاد

thin (صفت)
لاغر، رقیق، نازک، نزار، باریک، سبک، نحیف، تنک، کم پشت، کم چربی، رقیق و آبکی، کم جمعیت، بطور رقیق، نازک شدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ترد و زود پز شدن گوشت و مانند آن .

لغت نامه دهخدا

نازک شدن. [ زُ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) نازک شدن گوشت ؛ ترد و زودپز شدن آن بعلاج ، مانند در برف و یخ نهادن یا در ماست و امثال آن خوابانیدن آن یا برگ انجیر یا انجیر نارس در دیگ گوشت کردن یا پاشیدن گرد انجیر خام خشکانیده بر آن ، و امثال آن. ( یادداشت مؤلف ). لغومه. ( تاج المصادر بیهقی ). و نیز رجوع به نازک شود.


کلمات دیگر: