کلمه جو
صفحه اصلی

بالورگی

لغت نامه دهخدا

بالورگی. ( اِ ) آلتی که بدان مایعات را صاف کنند. ( ناظم الاطباء ). آیا مصحف پالودگی نیست با تغییری مختصر درمعنی ؟


کلمات دیگر: