شباهت و مانندگی داشتن به چهار طاق و چهار طاقی . گشادگی داشتن . بازو گشاده بودن .
چهارطاق بودن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چهارطاق بودن. [چ َ / چ ِ دَ ] ( مص مرکب ) شباهت و مانندگی داشتن به چهارطاق و چهارطاقی. گشادگی داشتن. بازوگشاده بودن.
- چهارطاق بودن در ؛ گشاده بودن و باز بودن کامل آن.
- چهارطاق بودن در ؛ گشاده بودن و باز بودن کامل آن.
کلمات دیگر: