باماوردی . [ وَ ] (اِخ ) ابوالقاسم عبیداﷲبن مبارک حسن بن طراد باماوردی ساکن قطیعه ٔ عجم در باب الازج بغداد. وی در حدود سال 539 هَ . ق . تولد یافت و بسال 615هَ . ق . درگذشت . عبیداﷲ و برادرش عبدالرحیم هر دو معروف به «ابنی القابله » بودند. (از معجم البلدان ).
باماوردی
لغت نامه دهخدا
باماوردی . [ وَ ] (ص نسبی ) منسوب به باماورد از نواحی فارس . (از معجم البلدان ).
باماوردی. [ وَ ] ( ص نسبی ) منسوب به باماورد از نواحی فارس. ( از معجم البلدان ).
باماوردی. [ وَ ] ( اِخ ) ابوالقاسم عبیداﷲبن مبارک حسن بن طراد باماوردی ساکن قطیعه عجم در باب الازج بغداد. وی در حدود سال 539 هَ. ق. تولد یافت و بسال 615هَ. ق. درگذشت. عبیداﷲ و برادرش عبدالرحیم هر دو معروف به «ابنی القابله » بودند. ( از معجم البلدان ).
باماوردی. [ وَ ] ( اِخ ) ابوالقاسم عبیداﷲبن مبارک حسن بن طراد باماوردی ساکن قطیعه عجم در باب الازج بغداد. وی در حدود سال 539 هَ. ق. تولد یافت و بسال 615هَ. ق. درگذشت. عبیداﷲ و برادرش عبدالرحیم هر دو معروف به «ابنی القابله » بودند. ( از معجم البلدان ).
کلمات دیگر: