( مصدر ) مقابله کردن نبرد کردن زور کردن با کسی به پنجه پنجه انداختن پنجه گرفتن پنجه زدن .
پنجه افکندن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پنجه افکندن. [ پ َ ج َ / ج ِ اَ ک َ دَ] ( مص مرکب ) پنجه زدن و پنجه کردن و پنجه انداختن. پنجه گرفتن. ستیزه کردن. زور کردن با کسی به پنجه.
کلمات دیگر: