( اسم ) معامله سر و کار داشتن .
پنج و ده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پنج و ده. [ پ َ ج ُ دَه ْ ] ( اِ مرکب ) معامله. سروکار :
خردان و بزرگان فلک را بگه سعد
جز با شه ما با دگران پنج و دهی کو؟
خردان و بزرگان فلک را بگه سعد
جز با شه ما با دگران پنج و دهی کو؟
سنائی.
کلمات دیگر: