کلمه جو
صفحه اصلی

پنجهیری

لغت نامه دهخدا

پنجهیری. [ پ َ ] ( ص ) بنجهیری. منسوب است به پنجهیر که شهری است به نواحی بلخ. ( انساب سمعانی ).

پنجهیری. [ پ َ ] ( اِخ ) بنجهیری. پنجهیری مکی ( ؟ ). نام شاعری است معروف منسوب به پنجهیر. ( معجم البلدان یاقوت در کلمه پنجهیر ). راذویانی بیت ذیل را در ترجمان البلاغه از پنجهیری مکی آورده است :
من و تو سخن چون توانیم گفتن
من از بی دلی وتو از بی دهانی.

پنجهیری . [ پ َ ] (اِخ ) بنجهیری . پنجهیری مکی (؟). نام شاعری است معروف منسوب به پنجهیر. (معجم البلدان یاقوت در کلمه ٔ پنجهیر). راذویانی بیت ذیل را در ترجمان البلاغه از پنجهیری مکی آورده است :
من و تو سخن چون توانیم گفتن
من از بی دلی وتو از بی دهانی .


پنجهیری . [ پ َ ] (ص ) بنجهیری . منسوب است به پنجهیر که شهری است به نواحی بلخ . (انساب سمعانی ).



کلمات دیگر: