کلمه جو
صفحه اصلی

تخزلج

لغت نامه دهخدا

تخزلج.[ ت َ خ َ ل ُ ] ( ع مص ) شتاب کردن در مشی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). شتافتن در رفتن. ( اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: