کلمه جو
صفحه اصلی

تخسانجکثی

لغت نامه دهخدا

تخسانجکثی. [ ت َ ک َ ] ( ص نسبی ) منسوب به تخسانجکث. ( معجم البلدان ).

تخسانجکثی. [ ت َ ک َ ] ( اِخ )ابوجعفر محمد التخسانجکثی. از مردم تخسانجکث است. وی از ابونصر منصوربن شهرزاد المروزی و از وی زاهربن عبداﷲ سغدی روایت کرده. ( معجم البلدان ج 2 ص 368 ).

تخسانجکثی . [ ت َ ک َ ] (اِخ )ابوجعفر محمد التخسانجکثی . از مردم تخسانجکث است . وی از ابونصر منصوربن شهرزاد المروزی و از وی زاهربن عبداﷲ سغدی روایت کرده . (معجم البلدان ج 2 ص 368).


تخسانجکثی . [ ت َ ک َ ] (ص نسبی ) منسوب به تخسانجکث . (معجم البلدان ).



کلمات دیگر: