کلمه جو
صفحه اصلی

تخویس

لغت نامه دهخدا

تخویس. [ ت َخ ْ ] ( ع مص ) فرستادن شتران را یکان یکان بسوی آب و یکباره رها نکردن تا ازدحام نشود. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). || کاستن چیزی. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). رجوع به تخویش شود.


کلمات دیگر: