( صفت ) ۱- خداوند راهها راه شناس طریقت شناس : (( در چه کاری ? گفت : می کوبم دهل گفت : کو بانگ دهل ای بوسبل ? ) ) ( مثنوی ) ۲ - دزد راهزن .
بو سبل
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۱. خداوند راه ها، فرمانروای راه ها.
۲. راه شناس.
۳. راهزن.
۲. راه شناس.
۳. راهزن.
کلمات دیگر: