مشکک
فارسی به انگلیسی
salad burnet
فرهنگ فارسی
تصغیر مشک است یا نام گیاهی است خوشبوی که بعربی سعد خوانند .
فرهنگ معین
(مُ شَ کَّ ) [ ع . ] (اِمف . ) آن چه که دربارة آن شک شده .
(مُ شَ کِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - شک کننده . 2 - شکاک .
(مُ شَ کَّ) [ ع . ] (اِمف .) آن چه که دربارة آن شک شده .
لغت نامه دهخدا
گرچه مشکک بسی بود خوشبوی
فرق از او تا به مشک بسیار است .
شیخ آذری (از جهانگیری ).
رجوع به مشک زمین و مشک زیرزمین شود. || موش دشتی . (ناظم الاطباء).
مشکک . [ م ُ ش َک ْ ک َ ] (ع ص ) در شک افکنده . (آنندراج ). شک کرده . و در گمان و در شک افتاده . (ناظم الاطباء). آنچه درباره ٔ آن شک شده . (فرهنگ فارسی معین ).
- کلی ِ مشکک ؛ عبارت از کلیی است که حصول و صدق آن در بعضی افراد به تشکیک باشد و اختلاف در بعضی افراد به اقدمیت و اولویت و غیره باشد. (فرهنگ علوم عقلی تألیف سجادی ). هر کلی که صدق وی بر افراد خود بالسویه و برابر نباشد. چنانکه شیرینی ، سپیدی ، سیاهی ، چه شیرینی شکر تیغال و شکر و عسل یکسان و برابر نیست و سپیدی روز و برف و گچ و سیم متفاوت است . کلی مشکک همیشه در اعراض باشد نه در جواهر چون تلخی و تندی و شیرینی و سپیدی و ترشی و بلندی و کوتاهی و غیره . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به دستورالحکما و تعریفات جرجانی و تشکیک شود.
گرچه مشکک بسی بود خوشبوی
فرق از او تا به مشک بسیار است.
مشکک. [ م ُ ش َک ْ ک َ ] ( ع ص ) در شک افکنده. ( آنندراج ). شک کرده. و در گمان و در شک افتاده. ( ناظم الاطباء ). آنچه درباره آن شک شده. ( فرهنگ فارسی معین ).
- کلی ِ مشکک ؛ عبارت از کلیی است که حصول و صدق آن در بعضی افراد به تشکیک باشد و اختلاف در بعضی افراد به اقدمیت و اولویت و غیره باشد. ( فرهنگ علوم عقلی تألیف سجادی ). هر کلی که صدق وی بر افراد خود بالسویه و برابر نباشد. چنانکه شیرینی ، سپیدی ، سیاهی ، چه شیرینی شکر تیغال و شکر و عسل یکسان و برابر نیست و سپیدی روز و برف و گچ و سیم متفاوت است. کلی مشکک همیشه در اعراض باشد نه در جواهر چون تلخی و تندی و شیرینی و سپیدی و ترشی و بلندی و کوتاهی و غیره. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به دستورالحکما و تعریفات جرجانی و تشکیک شود.
فرهنگ عمید
آنچه دربارۀ آن شک شده.
آنچه دربارۀ آن شک شده.
شککننده.
دانشنامه عمومی
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان بربرود غربی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۱۷ نفر (۱۹خانوار) بوده است.
دانشنامه اسلامی
به نظر می رسد عبارت بهتر در تعریف متواطئ و مشکک این است که گفته شود: نسبت لفظ به معنا به یکی از چهار صورت است: ۱. لفظ یکی و معنا نیز یکی است که چنین لفظی را لفظ مختص می نامند. ۲. لفظ یکی، ولی معنا متعدد است. ۳. لفظ متعدد است؛ ولی معنا یکی است. ۴. لفظ و معنا؛ هر دو متعدد هستند. از آنجا که آنچه مرتبط به بحث ما می شود فقط قسم دوم است از پرداختن به بقیه اقسام خودداری می کنیم.
← بررسی قسم دوم
۱. ↑ گرامی، محمد علی، منطق مقارق، ص۵۶، قم، انتشارات امید، چاپ اول.۲. ↑ هادوی تهرانی، مهدی، گنجینه خرد، ج۲، ص۲۴۹_ ۲۵۱، تهران، انتشارات الزهرا، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.۳. ↑ دهقانی، محسن، فروغ حکمت (ترجمه و شرح نهایة الحکمة علامه سید محمد حسین طباطبائی)، ج۱، ص۱۲۹، قم، مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
منبع
پایگاه اسلام کوئیست، برگرفته از مقاله «مشکک».
...