تون تاب
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
آتش انداز، گلخن تاب، کارگری که درگلخن حمام است
( صفت ) کسی که در گلخن حمام آتش افروزد گلخن تاب آتش انداز .
( صفت ) کسی که در گلخن حمام آتش افروزد گلخن تاب آتش انداز .
فرهنگ معین
(ص فا. ) کسی که در آتشدان حمام ، آتش افروزد.
لغت نامه دهخدا
تونتاب. ( نف مرکب ) از تون به معنی گلخن + تاب مخفف تابنده ( از تافتن به معنی روشن کردن و مشتعل کردن ) آنکه تون حمام را سوزاند، گرم شدن آب خزانه را. گلخن تاب. گلخنی. ( از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا ).
فرهنگ عمید
کارگری که در گلخن حمام آتش می افروزد، آتش انداز، گلخن تاب.
پیشنهاد کاربران
اجاق زیر دیگ خزینه
تنور زیر خزینه حمام
محلی بسیار آلوده کثیف و بویناک بود برای انباشت پیخال و پهن یا علف و کهنه پارچه ( درحالت استغنا چوب و ذغال ) که با کمی نفت یا روغن مشتعل می شد و حرارت از هود مثلثی شکل آن دیگی به قدر یک حوض را گرم می کرد . ولی غالبا تهویه مناسب نداشت و باید سوخت را در سطحی به اندازه یک اتاق بصورت یکنواخت پخش می کردند
تنور زیر خزینه حمام
محلی بسیار آلوده کثیف و بویناک بود برای انباشت پیخال و پهن یا علف و کهنه پارچه ( درحالت استغنا چوب و ذغال ) که با کمی نفت یا روغن مشتعل می شد و حرارت از هود مثلثی شکل آن دیگی به قدر یک حوض را گرم می کرد . ولی غالبا تهویه مناسب نداشت و باید سوخت را در سطحی به اندازه یک اتاق بصورت یکنواخت پخش می کردند
کلمات دیگر: