کنایت از هفت کوکب است که سبعه سیاره باشد
هفت خاتون
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
هفت خاتون. [ هََ ] ( اِ مرکب ) کنایت از هفت کوکب است که سبعه سیاره باشد. ( برهان ) :
هفت خاتون را در این خرگاه سبز
داه این درگاه والا دیده ام.
هفت خاتون را در این خرگاه سبز
داه این درگاه والا دیده ام.
خاقانی.
رجوع به هفت اختر، هفت اختران و هفت ستاره شود.کلمات دیگر: