کلمه جو
صفحه اصلی

یکنم

لغت نامه دهخدا

یکنم. [ ی ِ ک ُ ن ِ ] ( اِخ ) دهی است از بلوک فاراب دهستان عمارلوی بخش رودبار شهرستان رشت ، واقع در 45000گزی شمال خاوری پل لوشان ، با 260 تن سکنه. آب آن از سرخ رود و راه آن مالرو است. اکثر سکنه زمستان برای تأمین معاش به گیلان می روند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

دانشنامه عمومی

یکنم، روستایی از توابع بخش عمارلو شهرستان رودبار در استان گیلان ایران است.
این روستا در دهستان جیرنده قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۵۲ نفر (۵۷خانوار) بوده است.
مردم این روستا دیلمی هستند و به زبان دیلمی تکلم می کنند.

پیشنهاد کاربران

یکنم بالای شهر جیرنده و اینده میباشد و به معنی نداشتن اب در ان ابادی می باشد


کلمات دیگر: