کلمه جو
صفحه اصلی

بکه

فرهنگ فارسی

ده جزئ بخش شهریار شهرستان طهران ده هزار گزی جنوب باختر علیشاه عوض . آب : قنات و رودخان. کرج . محصول : غلات صیفی چغندر قند انگور . شغل : زراعت .

لغت نامه دهخدا

بکة. [ ب َک ْ ک َ ] (اِخ )مکه ٔ معظمه ، یا آنچه مابین دو کوه مکه است ، یا موضعبیت ، یا طوافگاه آن بدان جهت که ازدحام مردم در آن میشود یا گردن جباران را می شکند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). یکی از نامهای مکه ٔ مکرمه است نظربه روایت ، این نام مخصوص وسط شهر و حرم شریف بوده است . (از قاموس الاعلام ترکی ). نام قدیمی مکه ٔ معظمه . (غیاث ) (آنندراج ). اندرون مکه . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 27) (مهذب الاسماء). ام القری . نام بطن مکه و از این رو بدین نام خوانده شده که مردم در آنجا ازدحام می کردند یا گردن جباران را می شکند. (از اقرب الموارد).


بکة. [ ب َک ْ ک َ ] (ع مص ) دریدن و پاره پاره کردن و ریزه ریزه نمودن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || مزاحمت کردن و رنجاندن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نرمی کردن و رحم نمودن با کسی ، از اضداد است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || بازداشتن نخوت کسی را و پست گردانیدن او را و برانداختن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || شکستن گردن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || حاجتمند شدن . || سخت بدن گردیدن از دلاوری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). || در مشقت انداختن زن را بجماع . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). در مشقت انداختن . (آنندراج ). || فراهم و مزدحم ساختن خران و جز آنها را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).


بکه. [ ] ( اِخ ) دهی جزء بخش شهریار شهرستان طهران ، در ده هزارگزی جنوب باختر علیشاه عوض. سکنه آن 287 تن. آب آن از قنات و رودخانه کرج و محصول آن غلات ، صیفی ، چغندرقند و انگور. شغل اهالی زراعت است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

فرهنگ عمید

۱. مکۀ معظمه.
۲. محل خانۀ کعبه.
۳. طواف گاه کعبه.

دانشنامه عمومی

بکه (شهریار)

دانشنامه آزاد فارسی

بکّه
رجوع شود به:مکه

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی بَکَّةَ: مکه - زمین مکه - مسجدالحرام - محل طواف در مسجد الحرام (مراد از کلمه بکه زمین مکه است ، و اگر آن را بکه خوانده ، برای این است که مردم در این سرزمین ازدحام میکنند ، و چه بسا گفته باشند که بکه همان مکه است . و بکه خواندنش از باب تبدیل میم به با است بعضی...
تکرار در قرآن: ۱(بار)

پیشنهاد کاربران

مکعب مستطیلی که داخل آن مکعب مربع باشد


کلمات دیگر: