سنج , ترتيب زنگهاي موسيقي , سازياموسيقي زنگي , صداي سنج ايجادکردن , ناقوس رابصدا دراوردن , جرنگ جرنگ , صداي جرنگ , صداي جرنگ جرنگ کردن , طنين داشتن , داراي طنين کردن
رنین
عربی به فارسی
فرهنگ اسم ها
اسم: رنین (دختر) (عربی) (تلفظ: ranin) (فارسی: رَنین) (انگلیسی: ranin)
معنی: نغمه، آوا، آهنگ، صوت، صوت همراه با گریه
معنی: نغمه، آوا، آهنگ، صوت، صوت همراه با گریه
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - مطلق صوت و آواز . ۲ - صوت حزین ناله زار .
مطلقا بمعنی صوت است و گویند صوت همراه با گریه را نیز گویند
مطلقا بمعنی صوت است و گویند صوت همراه با گریه را نیز گویند
فرهنگ معین
(رَ ) [ ع . ] (اِ. ) نالة زار.
لغت نامه دهخدا
رنین . [ رَ ] (ع مص ) بانگ کردن بزاری . (مصادر زوزنی ). فریاد کردن . (از منتهی الارب ). صیحه زدن و صوت را برای گریه بلند کردن . (از اقرب الموارد). رَنّة. (از منتهی الارب ). ناله و زاری کردن . || بانگ کردن کمان . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). تَرنین . تَرنیة. اِرنان . (از معجم متن اللغة). || رَن َّ الیه رنیناً؛ گوش کرد به سوی او. (اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه ). اِرنان . (از معجم متن اللغه ) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
رنین. [ رَ ] ( ع مص ) بانگ کردن بزاری. ( مصادر زوزنی ). فریاد کردن. ( از منتهی الارب ). صیحه زدن و صوت را برای گریه بلند کردن. ( از اقرب الموارد ). رَنّة. ( از منتهی الارب ). ناله و زاری کردن. || بانگ کردن کمان. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ). تَرنین. تَرنیة. اِرنان. ( از معجم متن اللغة ). || رَن َّ الیه رنیناً؛ گوش کرد به سوی او. ( اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغه ). اِرنان. ( از معجم متن اللغه ) ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
رنین. [ رَ ] ( ع اِ ) مطلقاً بمعنی صوت است و گویند صوت همراه با گریه را نیز گویند و در اساس آمده : «سمعت له رَنَّةً و رَنیناً»؛ ای صیحةًحزینةً. ( از اقرب الموارد ). رَنّة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ). رجوع به رَنّة شود. || بانگ کمان. ( دهار ) ( معجم متن اللغة ).
رنین. [ رَ ] ( ع اِ ) مطلقاً بمعنی صوت است و گویند صوت همراه با گریه را نیز گویند و در اساس آمده : «سمعت له رَنَّةً و رَنیناً»؛ ای صیحةًحزینةً. ( از اقرب الموارد ). رَنّة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ). رجوع به رَنّة شود. || بانگ کمان. ( دهار ) ( معجم متن اللغة ).
رنین . [ رَ ] (ع اِ) مطلقاً بمعنی صوت است و گویند صوت همراه با گریه را نیز گویند و در اساس آمده : «سمعت له رَنَّةً و رَنیناً»؛ ای صیحةًحزینةً. (از اقرب الموارد). رَنّة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). رجوع به رَنّة شود. || بانگ کمان . (دهار) (معجم متن اللغة).
دانشنامه عمومی
رنین با معادل های Ronin،Ranin،Renin می تواند در معانی زیر به کار رود:
رنین نام یک آنزیم
رونین نام یک فیلم
رانین یک اصطلاح در زمینه سامورایی
رانین نام یک آلبوم
رنین نام یک آنزیم
رونین نام یک فیلم
رانین یک اصطلاح در زمینه سامورایی
رانین نام یک آلبوم
wiki: اندازه گیری این آنزیم تأثیر قابل توجهی دارد. به عنوان مثال می توان به رژیم غذایی متعادل از لحاظ نمک و وضعیت ایستاده یا خوابیده بیمار و حتی مصرف داروهای ضدفشار خون اشاره کرد.
آنژیوتانسین دو
آنژیوتانسین دو
wiki: رنین (آنزیم)
دانشنامه آزاد فارسی
رِنین (renin)
آنزیم مترشح از کلیه، در پاسخ به استرس. این آنزیم در ساخته شدن آنژیوتانسین دخالت دارد. آنژیوتانسین باعث انقباض عروقی می شود و به همین سبب، رنین بر افزایش فشارخون مؤثر است.
آنزیم مترشح از کلیه، در پاسخ به استرس. این آنزیم در ساخته شدن آنژیوتانسین دخالت دارد. آنژیوتانسین باعث انقباض عروقی می شود و به همین سبب، رنین بر افزایش فشارخون مؤثر است.
wikijoo: رنین
پیشنهاد کاربران
گریه
کلمات دیگر: