کلمه جو
صفحه اصلی

عبدالخالق

فرهنگ اسم ها

اسم: عبدالخالق (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: abdol-khalegh) (فارسی: عبدالخالق) (انگلیسی: abdol-khalegh)
معنی: بنده پروردگار، نام پدر بیدل شاعر قرن یازدهم

فرهنگ فارسی

ابن عیسی بن احمد ملقب به ابوجعفر معروف به الشریف الهاشمی وی امام حنابله به بغداد بود از تالیفات اوست روس المسائل ادب الفقه و جز آن بسال ۴۱۱ ه ق متولد شد و بسال ۴۷٠ ه ق در گذشت

لغت نامه دهخدا

عبدالخالق. [ ع َ دُل ْ ل ِ ] ( اِخ ) ابن عیسی بن احمد ملقب به ابوجعفر معروف به الشریف الهاشمی وی امام حنابله به بغداد بود از تألیفات اوست رؤوس المسائل ، ادب الفقه و جز آن. وی به سال 411 هَ. ق. متولد شد و به سال 470 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).

دانشنامه عمومی

عَبدُالخالِق یا خالقو نام دانش آموز هزاره ای است که نادرخان، شاه افغانستان، را ترور کرد. او و هواداران نهضت اصلاحات امانی، در اعتراض به قطع و حذف اصلاحات امانی (امان الله خان، شاه افغانستان) و شروع مجدد فشارها بر هزاره ها و نسل کشی آنها در افغانستان، نقشۀ قتل سفیر بریتانیای استعمارگر و برخی دیگر از مقامات حکومت آن زمان از جمله نادرخان شاه افغانستان را طرح کردند. آنها می خواستند امان الله خان را از تبعید دوباره به افغانستان برگردانند. از میان همۀ افراد تنها عبدالخالق هزاره بود که کارش را به انجام رساند و دیگران ناکام ماندند. عبدالخالق هزاره هنگام بازدید نادرخان از لیسۀ نجات، از قطار دوم دانش آموزانی که جلوی نادرخان صف کشیده بودند، با تپانچه یک گلوله به قلب و یک گلوله به دهان نادر خان شلیک کرد و او را به قتل رساند. ماموران حکومت وقت عبدالخالق را بعد از شکنجه های بسیار سخت جلوی توپ گذاشتند و با شلیک گلوله متلاشی کردند. خانواده، دوستان، هم کلاس ها و آموزگارانش را نیز شکنجه کردند و شماری از آنها را اعدام و شماری را به حبس ابد با اعمال شاقه محکوم کردند.


پیشنهاد کاربران

عبدالخالق


کلمات دیگر: