کلمه جو
صفحه اصلی

شیرخون

فرهنگ اسم ها

اسم: شیرخون (پسر) (فارسی)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام مرد زابلی و راهنمای بهمن پسر اسفندیار تورانی به شکارگاه رستم پهلوان شاهنامه

لغت نامه دهخدا

شیرخون. ( اِخ ) نام پهلوانی منسوب به دربار زابل. ( فرهنگ لغات ولف ) :
همی رفت پیش اندرون رهنمون
جهاندیده ای نام او شیرخون.
فردوسی.

دانشنامه عمومی


دانشنامه آزاد فارسی

شیرْخون
(یا: سَرخون) در شاهنامۀ فردوسی ، مردی زابُلی که بهمن پسر اسفندیار را به نَخجیرگاه رستم راهنمایی کرد. چون اسفندیار به فرمان گُشتاسب به سیستان رفت تا رستم را دست بر بندد و درگاه آورد، در ساحل رود هیرمند، از بهمن خواست تا پیام او را به رستم برساند، بهمن نخست با زال روبه رو شد. زال نیز از شیرخون خواست تا بهمن را پیش رستم برد.


کلمات دیگر: