کلمه جو
صفحه اصلی

کیمان

فرهنگ اسم ها

اسم: کیمان (پسر) (فارسی) (تلفظ: keymān) (فارسی: کیمان) (انگلیسی: keyman)
معنی: دارای اندیشه ی بلند، اندیشمند، ( کی، مان = اندیشه )، اندیشه ی بزرگان و پادشاهان، اندیشه ی شاهانه و بزرگوارانه

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان نرمان شهرستان ایرانشهر است و ۱۵٠ تن سکنه دارد که از طایف. نرمانی هستند .

لغت نامه دهخدا

کیمان . (ع اِ) ج ِ کومة. (ناظم الاطباء). ج ِ کومة. تپه ها. انباشته ها. (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به کومة شود.


کیمان. ( ع اِ ) ج ِ کومة. ( ناظم الاطباء ). ج ِ کومة. تپه ها. انباشته ها. ( از فرهنگ جانسون ). و رجوع به کومة شود.

کیمان. ( اِخ ) دهی از دهستان نرمان شهرستان ایرانشهر است و 150 تن سکنه دارد که از طایفه نرمانی هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

کیمان . (اِخ ) دهی از دهستان نرمان شهرستان ایرانشهر است و 150 تن سکنه دارد که از طایفه ٔ نرمانی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


پیشنهاد کاربران

دارای اندیشه ی بلند و شاهانه، اندیشمند

شیپ کی مرام آرمان

کیمان : کیمان اسم پسر با ریشه فارسی است . کیمان ( کی مان = اندیشه ) 1 - اندیشه ی بزرگان و پادشاهان؛ 2 - اندیشه ی شاهانه و بزرگوارانه؛ 3 - ( به مجاز ) دارای اندیشه ی بلند، اندیشمند.


کلمات دیگر: