کلمه جو
صفحه اصلی

سمینه

فرهنگ اسم ها

اسم: سمینه (دختر) (عربی) (تلفظ: samine) (فارسی: سَمینه) (انگلیسی: samineh)
معنی: مؤنث سمین، چاق، فربه

لغت نامه دهخدا

سمینة. [ س َ ن ] (ع ص ) ارض سمینة؛ زمین گردناک که سنگ در آن باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).


سمینه . [ س َ ن َ / ن ِ ] (اِ) پارچه ٔ باریک رقیق و تنک . (آنندراج ) (برهان ). نام جامه ای که باریک و نازک باشد. (غیاث ).


( سمینة ) سمینة. [ س َ ن ] ( ع ص ) ارض سمینة؛ زمین گردناک که سنگ در آن باشد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
سمینه. [ س َ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) پارچه باریک رقیق و تنک. ( آنندراج ) ( برهان ). نام جامه ای که باریک و نازک باشد. ( غیاث ).

پیشنهاد کاربران

این معنی کاملا اشتباهه
سمینه میشه وزین که معنی وزینم میشه سرسنگین
ما فارسیم نه عربی که این اسم به اشتباه به عربی ترجمه میشه حتی تلفظشونم فرق میکنه و تو عربی اخرش ت تلفظ میشه

این معنی اشتباه است
سمینه به معنی نرم و لطیف است



کلمات دیگر: