کلمه جو
صفحه اصلی

بجادی

لغت نامه دهخدا

بجادی . [ ب َج ْ جا ] (اِخ ) طفیل . شاعری است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).


بجادی . [ ب ِ ] (ص نسبی ) منسوب است به بجاد که از اولاد سعدبن ابی وقاص است . (از انساب سمعانی ).


بجادی. [ ب ِ ] ( ص نسبی ) منسوب است به بجاد که از اولاد سعدبن ابی وقاص است. ( از انساب سمعانی ).

بجادی. [ ب َج ْ جا ] ( اِخ ) طفیل. شاعری است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: