کلمه جو
صفحه اصلی

پوله

فرهنگ فارسی

قریه در کنار رودخانه خرسان

لغت نامه دهخدا

پوله. [ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) خربزه و هندوانه که درون آن فاسد و تباه شده باشد و میوه های دیگر را نیز که درونشان نرم و گنده شده باشد پوله گویند. تلیده ( در تداول مردم قزوین ).لق. لهیده. له. چریده.

پوله. [ ل َ ] ( اِخ ) قریه ای در کنار رودخانه خرسان از ناحیه نوئی فارس. ( فارسنامه ناصری ص 275 ).

پوله . [ ل َ ] (اِخ ) قریه ای در کنار رودخانه ٔ خرسان از ناحیه ٔ نوئی فارس . (فارسنامه ٔ ناصری ص 275).


پوله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) خربزه و هندوانه که درون آن فاسد و تباه شده باشد و میوه های دیگر را نیز که درونشان نرم و گنده شده باشد پوله گویند. تلیده (در تداول مردم قزوین ).لق . لهیده . له . چریده .


دانشنامه عمومی

پوله، روستایی از توابع بخش مارگون شهرستان بویراحمد در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است.
این روستا در دهستان زیلائی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۷۳ نفر (۱۵۱خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: