(تَلَند) بر وزن کمند. لَش، بیحال، بیتحرک،
تلند
دانشنامه عمومی
تَلَند= سنگین و بی تحرک، لَش:«خداوندا تو پاکی پاکِمون کن/ تَلَندیم تو خودت چالاکِمون کن. شاپور نامه شوشتری»
(به فتح یا کسر ت و فتح لام) تنبل و تن پرور.
واژه نامه بختیاریکا
( تِلُند ) بی عار
( تلُند ) خسته
( تلُند ) خسته
پیشنهاد کاربران
تلفظ : تَ لَند ta land
معنی : تن پرور - تنبل - شُل و مُل - آدمی که همیشه کسل و بی حال و بی انرژی و خوابالو هستش - فرد راکد و کم تحرک
وقتی میگن تَلَند نباش یعنی یکم زرنگ باش. یکم فعال و شاداب و پر انرژی باش و از خواب فاصله بگیر
یا مثلا میگن فلانی خیلی تَلنده : این یعنی خیلی شُل و مُل و بی حس و حاله
* توی لهجه اراکی زیاد بکار میره
معنی : تن پرور - تنبل - شُل و مُل - آدمی که همیشه کسل و بی حال و بی انرژی و خوابالو هستش - فرد راکد و کم تحرک
وقتی میگن تَلَند نباش یعنی یکم زرنگ باش. یکم فعال و شاداب و پر انرژی باش و از خواب فاصله بگیر
یا مثلا میگن فلانی خیلی تَلنده : این یعنی خیلی شُل و مُل و بی حس و حاله
* توی لهجه اراکی زیاد بکار میره
کلمات دیگر: