دست و پا
فارسی به انگلیسی
struggle, shift, resource
limbs
واژه نامه بختیاریکا
پِر و پا
پیشنهاد کاربران
limb
E. g. As a presentable young man with a slight limb
بعنوان یک آدم جوان آراسته با پاهای کوتاه ( کوچک )
E. g. As a presentable young man with a slight limb
بعنوان یک آدم جوان آراسته با پاهای کوتاه ( کوچک )
کلمات دیگر: