تمام عیار
فارسی به انگلیسی
of standard purity, sterling
absolute, all-out, complete, consummate, exhaustive, flat-out, full-blooded, full-fledged, full-scale, outright, perfect, rank, unmitigated, unqualified, utter
فارسی به عربی
مثالی
مترادف و متضاد
کامل، درست، بی عیب، اتم، مکمل، سرامد، گسترده، تمام عیار، کاملا رسیده
تمام عیار، باندازه کامل بمقیاس کامل
واقعی، تمام عیار، دارای عهیار قانونی، ظاهر و باطن یکی
خوب، محکم، بادوام، تمام عیار
خوب، محکم، بادوام، تمام عیار
تمام عیار
فرهنگ فارسی
کامل عیار و خالص .
لغت نامه دهخدا
تمام عیار. [ ت َ ع َ / ع ِ ] ( ص مرکب ) کامل عیار و خالص. ( غیاث اللغات ). سره. زر تمام عیار. زر خالص. زر دهدهی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). بی غش و پاک :
دنیا بعرض فقره بده وقت من یزید
کان گوهر تمام عیار ارزد این بها.
باز صادق که بود در همه کار
چون زر جعفری تمام عیار.
کنند کوشش اگر خلق درروایی هم.
دنیا بعرض فقره بده وقت من یزید
کان گوهر تمام عیار ارزد این بها.
خاقانی.
نقد مغشوش در جنب طلای تمام عیار رواج نپذیرد. ( حبیب السیر ).باز صادق که بود در همه کار
چون زر جعفری تمام عیار.
( نقل از حبیب السیر جزء4 از ج 3 ص 322 ).
شود بساط جهان چون زر تمام عیارکنند کوشش اگر خلق درروایی هم.
صائب ( از آنندراج ).
|| تمام اجزاء. کامل و بی نقصان. ( آنندراج ). بی کم و کاست بدون نقص : قلندری تمام عیار، مردی تمام عیار، زنی تمام عیار، که از هر جهت کامل باشد. رجوع به تمام و دیگر ترکیبهای آن شود.فرهنگ عمید
زروسیم که عیار آن کامل باشد، بی غش، خالص.
واژه نامه بختیاریکا
تَمُم تَیار؛ صورت تحریف شده
پیشنهاد کاربران
کامل عیار. [ م ِ ع ِ ] ( ص مرکب ) زر ده دهی . ( فرهنگ نظام ) .
- نقره ٔ کامل عیار ؛ نقره ٔ خالص . مؤلف تذکرةالملوک آرد: نقره ٔ کامل عیار آن است که از سطح قرص نقره بعد از برآمدن از کوره ٔ قال شاخچه ها به شکل حباب سر میزند، و به همین جهت نقره ٔ خالص را شاخدار میگویند. ( تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 22 ) .
|| مجازاً هر کس و چیز بی عیب . ( فرهنگ نظام ) . تمام عیار. ( آنندراج ) . کامل . بی غل و غش . ( آنندراج ) :
رتبه ٔ کامل عیاران از محک ظاهر شود
تن به سنگ کودکان ده دامن صحرا مگیر.
صائب ( از آنندراج ) .
رجوع به کامل العیار شود.
- نقره ٔ کامل عیار ؛ نقره ٔ خالص . مؤلف تذکرةالملوک آرد: نقره ٔ کامل عیار آن است که از سطح قرص نقره بعد از برآمدن از کوره ٔ قال شاخچه ها به شکل حباب سر میزند، و به همین جهت نقره ٔ خالص را شاخدار میگویند. ( تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 22 ) .
|| مجازاً هر کس و چیز بی عیب . ( فرهنگ نظام ) . تمام عیار. ( آنندراج ) . کامل . بی غل و غش . ( آنندراج ) :
رتبه ٔ کامل عیاران از محک ظاهر شود
تن به سنگ کودکان ده دامن صحرا مگیر.
صائب ( از آنندراج ) .
رجوع به کامل العیار شود.
کلمات دیگر: